عنوان مقاله :
بررسي برخي عوامل مرتبط با خستگي در چهارچوب تيوري علايم ناخوشي در بيماران تحت درمان با همودياليز در مراكز دياليز كرمان
پديد آورندگان :
اسدي، ندي نويسنده دانشجوي دكتري پرستاري، دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تربيت مدرس. تهران، ايران. Asadi, N. , روياني، زهرا نويسنده كارشناس ارشد پرستاري Royani, Zahra , عباسزاده، عباس نويسنده استاد گروه آموزشي پرستاري، دانشكده پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي. تهران، ايران. Abbaszadeh, A.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1393 شماره 42
كليدواژه :
افسردگي , خستگي , حمايت اجتماعي , همودياليز
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: خستگي شايعترين عارضه جانبي بيماران تحت درمان با همودياليز است. يكي از تيوريهاي مرتبط با خستگي در بيماران تحت درمان با همودياليز تيوري علايم ناخوشي است كه بر طبق اين تيوري، خستگي داراي سه فاكتور جسمي، رواني و موقعيتي است. اين مطالعه با هدف بررسي برخي عوامل مرتبط با خستگي در بيماران تحت درمان با همودياليز در چهارچوب تيوري علايم ناخوشي انجام شد.
روش بررسي: در اين مطالعه توصيفي- تحليلي كليه بيماران در مراكز دياليز شهر كرمان كه معيارهاي ورود به مطالعه را دارا بودند (شامل 182 نفر) انتخاب و مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار گردآوري دادهها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافيك، مقياس سنجش شدت خستگي، پرسشنامه حمايت اجتماعي ESSI و افسردگي Beck بود كه روايي و پايايي آن در مطالعات مختلف تاييد شده بود. دادهها با استفاده از نرمافزار آماري SPSS ويرايش 16 و آزمونهاي آماري Independent T Test، ANOVA و Range Tukey تجزيه و تحليل شدند.
يافتهها: ميانگين نمره خستگي در كل بيماران 22/1± 94/3 محاسبه گرديد. 151 نفر از افراد موردمطالعه (83%) از حمايت اجتماعي خوبي برخوردار بودند. ميانگين نمره خستگي در افراد بر حسب جنس، سن، سو تغذيه و آنمي تفاوت معنيداري نداشت ولي بر حسب طول مدت دياليز (03/0=p)، افسردگي (001/0p < ) و حمايت اجتماعي (01/0=p) تفاوت معنيداري به دست آمد.
نتيجهگيري: با توجه به شيوع بالاي خستگي در بيماران تحت درمان با همودياليز و اثرات آن بر وضعيت عملكردي و كارايي جسمي و رواني آنان، پيشنهاد ميگردد ارايه دهندگان مراقبت از چگونگي كاهش اثرات آن بر بيماران تحت درمان با همودياليز آگاهي بيشتري را كسب نمايند.
چكيده لاتين :
Background and Aim: Fatigue is the most common side effect in hemodialysis patients. A relavent theory to fatigue in hemodialysis patients, the unpleasant theory states that fatigue has physical, psychological, and situational factors. Building on unpleasant theory, this study sought to examine some factors relavent to fatigue in hemodialysis patients.
Matrials and Methods: This analytical-descriptive study included all patients (n=182) who were eligible according to inclusion criteria. Data were collected through questionnaires including demographic information, Fatigue Severity Scale, ESSI, and Beck Depression whose reliabilty and validity were confirmed. Data was analyzed in SPSS (version 16) using independent t-test, ANOVA and Tukey
Results: Fatigue score mean of the patients was 3.94±1.22. From among them, 151 (83%) had good social support. There was no significant difference between fatigue scores of participants in terms of gender, age, malnutrition, and anemia. However, there was a significant difference in terms of depression (P < 0.001), duration of dialysis (P < 0.003), and social support (P < 0.01).
Conclusion: Given the high prevalence of fatigue in hemodialysis patients and its effects on their physical and mental performance, care providers are recommended to gain more knowledge about how to reduce its impact on dialysis patients .
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 42 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان