مدل‌سازي رابطه كاركردهاي مديريت دانش و شاخص‌هاي عملكرد نظام ملي نوآوري

Modeling The Relationship of Knowledge Management and The Performance Indicators of National Innovation System (NIS)

با اهميت يافتن مديريت دانش و سرمايه فكري به عنوان موضوعات جديد در سال‌هاي اخير مقالات و پژوهش‌هايي پديدار شدند تا ميان مديريت دانش و سرمايه فكري با نوآوري ارتباط برقرار نمايند. محققين نيز به نقش و تاثير مديريت دانش بر توسعه نوآوري اشاره نموده‌اند كه مديريت دانش بايد به‌طور اساسي بر خلاقيت و نوآوري تمركز كند يا اينكه اثربخشي حداكثر نوآوري زماني به وقوع خواهد پيوست كه فرايند مديريت دانش، نوآوري را پشتيباني نمايد. بر اين اساس، محور اين تحقيق، تحليل نقش كاركردهاي مديريت دانش در نظام ملي نوآوري است. تحقيق حاضر از نظر روش گردآوري داده‌ها، توصيفي است. روش انجام تحقيق به شكل كمي‌ و كيفي بر مبناي روش آزمون تي و آزمون فرضيات (با كمك نرم افزار SPSS) و روش فراتحليل است و تعدادي از پژوهش‌هاي انجام‌شده در مورد رابطه مديريت دانش و نظام ملي نوآوري بررسي شده و مولفه‌هاي كليدي مدل با مطالعه ادبيات موضوع اكتشاف و استخراج و سازماندهي شده‌اند. هدف اين مقاله آن است كه با استفاده از تكنيك فرا تحليل و آزمون فرض، نتايج 40 تحقيق و يا اثر مكتوب را در اين خصوص وا كاوي كرده و با طبقه‌بندي عوامل موثر در تبيين رابطه بين مديريت دانش و نظام ملي نوآوري از ديدگاه انديشمندان و محققان، راه‌حل‌هايي را در اين خصوص جستجو نمايد. سپس با مدل‌سازي و سازماندهي يافته‌هاي تحقيق، نشان مي‌دهد كه مهم‌ترين نقش مديريت دانش در نظام ملي نوآوري؛ پويايي، افزايش عملكرد، تكميل نظام ملي نوآوري از حيث ويژگي‌هاي ساختارگرايي و كاركردگرايي است. نتايج آزمون فرض‌ها نشان مي‌دهد كه بين كاركردهاي عمومي ‌مديريت دانش با معيارهاي افزايش عملكرد نظام ملي نوآوري رابطه معناداري وجود دارد. بدين‌ترتيب بين خلق دانش با افزايش ظرفيت، بين جمع‌آوري دانش و افزايش حجم، بين توزيع دانش و افزايش سرعت و پويايي، بين به‌كارگيري دانش و افزايش كارايي و خروجي و بين ارزيابي دانش با بهينه‌سازي سيستم رابطه معناداري وجود دارد.

As knowledge management and intellectual capital have become important issues in recent years, a great deal of research have tried to make a bridge between knowledge management and intellectual capital on the one hand with innovation, on the other hand. Researchers point to the role and impact of knowledge management on innovation expansion and believe that knowledge management either has to be fundamentally focused on innovation and creativity or the utmost innovation efficiency would solely be obtained when knowledge management process backs innovation. These assumptions lead us to concentrate on the analysis of knowledge management role in the national innovation system. The methods used in the research are test analysis and meta-analysis. Modeling the relationship of knowledge management and the performance indicators of national innovation system show that knowledge creation and capacity of NIS, knowledge gathering in NIS, knowledge sharing and dynamism of NIS, knowledge use and efficiency of NIS, knowledge evaluation and optimization of NIS, have meaningful correlations.