عنوان مقاله :
بررسي رابطه عقل و ايمان از ديدگاه پل تيليش
عنوان فرعي :
Relation of Reason and Faith in Paul Tillich’s View
پديد آورندگان :
صالحي، مصطفي نويسنده مدارس راهنمايي منطقه ي سلطانيه زنجان ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 10
كليدواژه :
اگزيستانسياليسم , ايمانگرايي , ايمان , وابستگي نهايي , عقل
چكيده فارسي :
پُل تيليش، الهيدان بزرگ معاصر، در باب چيستي ايمان و چگونگي رابطه آن با عقل نظريّه اي خاص ارايه داده است. به نظر او، ايمان نه علم به حقيقتي است، نه اعتقاد به گزارهاي، نه اختيار عقيدهاي، و نه احساس شخصي خاصي نسبت به كسي يا چيزي؛ هر چند همه اينها در ايمان نقش دارند. ايمان در نگاه تيليش، به عنوان حالت دلبستگي واپسين، عمل كل شخصيت است كه در محور حيات شخصي روي ميدهد و كل شخصيت را در بر ميگيرد. او عقل را به ابزاري و هستيشناختي تقسيم كرده، بر اين باور است كه عقل ابزاري، به معناي روش علمي، دقت منطقي و محاسبهگري فني، صورت انحطاط يافته عقل هستيشناختي است كه به معناي مبدا معنا و ساختار، و مبدا معيارها و اصول است. تيليش معتقد است كه عقل و ساير حيثيتهاي شناختي، چون علم، قدرت قضاوت درباره ايمان را ندارند. حقيقت ايمان كاملاً بركنار از حقيقت عقل است. اين تلقي او از ايمان و عقل، و نيز ديدگاه غير شناختاري وي درباره ايمان از سوي منتقدان مسيحي مورد نقد واقع شده است. اين نوشته در نظر دارد ديدگاه تيليش در مورد رابطه ايمان و عقل را با توجه به مباني اسلام نيز مورد نقد و بررسي قرار دهد.
چكيده لاتين :
Paul Tillich, a great modern theologian, has offered a peculiar view on the nature of faith ant its relation with reason. In his view faith is not knowledge of reality nor belief in a proposition, nor a doctrinal choice nor an especial personal feeling towards a person or thing. All of these however play a role in faith. According to Tillich faith is the state of ultimate concern an act of the whole personality occurring at the center of personal life and engaging the whole personality. Tillich has divided reason into instrumental and ontological ones. He holds that instrumental reason in the sense of scientific method, logical precision and technological calculation as degenerated form of ontological reason which is the principle of meaning and structure and a n origin of criteria and principles. He maintains that reason and other cognitive properties such as science are not in a position to judge on faith. The reality of faith is totally apart from reality of reason. Tillich’s account of faith and reason has been the object of criticism by Christian critics. This article is an attempt to have a critical analysis of Tillichʹs view on faith and reason on the basis of the principles of Islam
چكيده عربي :
بل تيليش عالم لاهوتي كبير في عالمنا المعاصر، و له راي خاص حول ماهيه الايمان و علاقته بالعقل. يعتقد تيليش ان الايمان ليس علما بحقيقه، و لا اعتقادا بقضيه، ولا اختيار راي، ولا شعورا شخصيا خاصا تجاه شي او شخص، وان كان لكل هذه الامور دورا في حقيقه الايمان. يري تيليش ان الايمان، كالاهتمام الاقصي، فعل الشخصيه ككل، ويحدث علي محور الحياه الشخصيه و يشمل الشخصيه كلها. يقسم تيليش العقل الي الوجودي و السببي، و الاخير يعادل المنهج العلمي، الدقه المنطقيه و المحاسبه التقنيه و يعتبره صوره نازله للعقل الوجودي الذي هو مبدا المعاني و المعايير و والمباني. و يعتقد ايضا ان العقل و بقيه الجهات المعرفيه لاتقدر علي الحكم حول الايمان لان حقيقه الايمان منعزله عن العقل تماما. وقد انتقد المسحيون معتقدات تيليش و وجهه نظره حول الايمان و العقل، ورايه غير المعرفيهحول الايمان. هذه المقاله تنتقد آرا تيليش حول علاقه العقل و الايمان من منظور اسلامي.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان