عنوان مقاله :
فطرت نموني زبان دين و قرآن
عنوان فرعي :
Concordance of Religious and Quranic Language with human Primordial Nature
پديد آورندگان :
علي تبار فيروزجايي، رمضان نويسنده استاديار پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1388 شماره 2
كليدواژه :
زبان شناختاري , زبان شناسي , زبان فطرت و هدايت , تيوري هاي زبان , زبان دين
چكيده فارسي :
در مقاله حاضر به بحث زبانشناسي دين و قرآن، كه از مباحث مهم الهيات، فلسفه دين و كلام جديد ميباشد، پرداخته شد. ابتدا پس از مفهوم شناسي و بيان پيشينه مساله زبان شناسي، ديدگاه هاي مختلف در زمينه زبان دين مورد نقد و بررسي قرار گرفت. تيوريهاي زبان دين در دو دسته غير شناختاري و شناختاري تقسيم شده است. تيوري هاي غير شناختاري كه خاستگاه غربي دارد مورد نقد و بررسي قرار گرفت سپس نظريه هاي شناختاري زبان دين طرح گشته و در ادامه ديدگاه صحيح و ادله آن بيان شد. نظريه مختار اين است كه زبان دين و قرآن همان زبان عرف عقلاست كه با فطرت و سرشت انساني سازگار و همخوان است و به اين دليل به زبان فطرت و هدايت تعبير شده است. بنا بر اين زبان دين، زبان فطرت است؛ بدين معنا كه زبان و ساختار دين، سازگاري و تطابق آن با فطرت انسان است نه تحميل بر آن. چرا كه هدف اصلي و اساسي دين ، هدايت همه انسانها، در همه اعصار، در همه مكانها و در همه زمينهها ميباشد و اين هدف، زماني عملي و ممكن است كه زبان آن نيز داراي ويژگيهاي فوق (فرازماني، فرامكاني و...) باشد. يگانه زباني كه اين ويژگيها را داراست، زبان فطرت ميباشد كه فرهنگ عمومي و مشترك همه انسانها در همه زمانها و مكانها است و هر انساني به آن آشنا و از آن بهرهمند است.
چكيده لاتين :
The present article attempts to study the language of religion and that of Quran as an important problems of theology and philosophy of religion. After conceptual explanation and the backdrop of linguistic problem, the author has a critical review on various views on religious language. Theories on religious language are generally divided into two cognitive and non-cognitive groups. The latter being originated from the Western thought is first critically considered and then the alternative view, i.e. cognitive theories are elaborated and finally the right view along with supporting arguments is explained. The supported view is that the language of Quran and that of Islam in general is the same as the common language of the rational people and is compatible with human primordial nature and thus was called the language of fitra i.e. primordial nature and guidance. That is to say the religious language and structure far from being imposed upon the human nature is utterly coherent and compatible with it. For the main and fundamental purpose of religion is to guide all humans throughout the ages in all walks of life everywhere. This ideal is possible and practical when the language of religion is of above-mentioned characteristics being not limited to any particular place and time. Such qualities are to be found only in language of fitra that is common ground for human cuture for all men in all times with which every man is familiar and enjoy.
چكيده عربي :
تبحث هذه المقاله عن مساله لسان الدين و القران، التي تعتبر من اهم مسايل الالهيات وفلسفه دين والكلام الجديد. في البدايه نعرف مفاهيم البحث وسابقه مساله علم اللسانيات ونطرح وننقد النظريات المختلفه في هذا المجال. تنقسم النظريات في مجال لسان الدين الي النظريات المعرفيه وغيرالمعرفيه. و بعد مناقشتنا النظريات غير المعرفيه التي انشيت في العالم الغربي ، نطرح النظريات المعرفيه، و النظريه المختار وادلتها. و هي ان اللسان الدين و القران هو نفس اللسان العرفي للعقلا التي ينسجم مع فطره الانسان و طبيعته ولذالك عبر عنه بلسان الفطره والهدايه. فلسان الدين هو لسان الفطره، ومعناه ان لسان الدين وشاكلته يتطابق و ينسجم مع الفطره الانسانيه، ولايفرض نفسه علي الفطره. حيث يهدف الدين اساسا الي هدايه كل انسان في كل زمان و مكان و كل ارضيه، و هذا لا ينال الااذا يحظي لسان الدين بمميزات التي ذكرناها (ان تكون فوق الازمان والمكنه). و لسان الوحيد الذي يتمتع بهذه المميزات هو لسان الفطره الذي بعينه ثقافه عامه و مشتركه بين البشريه كلها، وكل انسان يعرفه و يتمتع به.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 2 سال 1388
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان