بررسي تحليلي عرفان نوظهوردرعصرامروز

يكي از نيازهاي فطري بشر، حق جويي و حقيقت طلبي است. بشر، در اين مسير، براي خدايابي و تامين اين معرفت، هميشه كوشيده است. عوامل متعددي باعث شده است بر عطش معنوي جامعه بشري امروز افزوده شود. هم اكنون ده ها فرقه و ايين هاي مدعي عرفان و معنويت خرد و كلان، در سطح كشور ما در حال فعاليت و عضوگيري هستند. بسياري از اوقات، حق و باطل به هم درآميخته اند و اهل باطل، هرگز رفتار يا انديشه باطل خود را به صورت آشكار ارايه نمي دهند. بر اين اساس، بسياري از اين ايين هاي عرفاني دروغين، سخنان نغز نيز دارند و اغلب بزرگان آن ها افرادي انديشورند كه سخنان خود را در قالبي زيبا ارايه مي دهند. همين مساله موجب گمراهي و انحراف بسياري از افراد مي شود. ترويج روز افزون آيين‌هاي خرافي در جامعه راه انحراف از مسير مستقيم سعادت را فراهم مي‌كند، به راستي چرا در عصر كنوني با اين حجم اطلاعات و آگاهي بشر رواج روزافزون خرافه‌گرايي و جادوگري احساس مي‌شود، چرا شبكه‌هاي مختلف رسانه‌اي به ترويج افكار و عقايد خرافه‌گرايي مي‌پردازند و كنار آن دولت‌هايي مثل آمريكا تلاش وافري به كار مي‌برند تا فرقه‌هاي متاثر از گنوسيزم در نسخه‌هاي قديمي‌تر مانند تصوف و كابالارا دامن بزنند و از پهلوي آنان جريان‌هاي نوپديدي را براي انحراف فكر بشر از تعالي و فرهيختگي و دست‌يابي به معنويت حقيقي متولد كنند. لذا دراين مقاله سعي شده ابتدا به بحث عرفان،وعرفان اسلامي پرداخته شود،وعرفان هاي نوظهورمعرفي شوند،وبررسي شودكه دليل به وجود آمدن اين عرفان ها چيست چه كساني وبه چه هدفي به اين عرفان هاي دروغين روي مي آورند وهمايتشان مي كنند.