رابطه ميان هوش هيجاني، عزت نفس و سلامت روان در افسران پليس

The relationship between EQ, self-esteem and police officers’ mental health

هدف از پژوهش حاضر پژوهش حاضر به منظور بررسي رابطه ميان هوش هيجاني، عزت نفس و سلامت رواني در افسران پليس راهور صورت پذيرفته است. اين تحقيق يك مطالعه توصيفي از نوع همبستگي مي باشد. جامعه آماري تحقيق حاضر، 140 نفر افسران پليس راهور فاتب كه در سال 1392 مشغول به خدمت بودند را شامل مي شود. نمونه آماري اين تحقيق با تعيين حجم نمونه از طريق جدول كرجسي و مورگان، 103 نفر با استفاده از روش تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب و پرسشنامه هاي پژوهش در اختيار آنان قرار گرفت. از اين تعداد، 80 نفر (40 نفر افسر ارشد و 40 نفر افسر جز) پرسش نامه ها را بصورت كامل تكميل نموده بودند كه مورد تحليل آماري قرار گرفت. ابزارهاي اندازه گيري پرسشنامه هوش هيجاني بار-آن، پرسشنامه عزت نفس كوپر اسميت و پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ و هيلر بوده است. تحليل آماري داده هاي دو گروه مستقل افسران ارشد و جز با استفاده از آمار توصيفي (جدول، نمودارهاي فراواني) و آمار استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون، آزمون t مستقل) در نرم افزار آماري SPSS انجام گرفت. شواهد به دست آمده حاكي از آن است كه بين هوش هيجاني و عزت نفس، بين هوش هيجاني و سلامت رواني و همچنين بين عزت نفس و سلامت رواني رابطه وجود دارد. هوش هيجاني در بين افسران ارشد و جز يكسان است. عزت نفس در بين افسران ارشد و جز متفاوت است و همچنين سلامت رواني در بين افسران ارشد و جز يكسان است. به طور كلي هوش هيجاني در پرورش عزت نفس و خودپنداره مثبت در افراد و ارتقاي سلامت روان آنان نقش مهمي دارد و آموزش مولفه هاي هوش هيجاني باعث مي شود، كاركنان از سلامت روان و عزت نفس بالايي برخوردار باشند و در موقعيتهاي زندگي و شغلي به موفقيت بيشتري دست يابند.

Objective: The aim of This study is to investigate the relationship between EQ, self-esteem and mental health of Traffic Police officers. Methodology: This research is a descriptive study. The study population includes 140 Traffic Police officers of FATEB (Great Tehran) who were employed in 1392. The statistical model to determine the sample size by Krejcy and Morgan’s table, 103 officers were selected by using multistage random cluster method and questionnaires were given to them. Of these, 80 questionnaires were completed and statistical analyses were done on them. The measurement tools for EQ questionnaire was Bar-An, for self-esteem questionnaire was Cupper Smith, and for general health questionnaire was Goldberg and Hiller. Statistical analysis of data from two independent groups of senior and junior officers was performed in SPSS software by using descriptive statistics (tables, diagrams, frequency) and inferential statistics (Pearson correlation coefficient, t-test). Findings: Evidence suggests that there are relationships between EQ and self-esteem, between EQ and mental health as well as between self-esteem and mental health. EQ is the same among senior and junior officers. Self-esteem is different between them and mental health is the same between them. Conclusion: Generally, EQ has a significant role in development of self-esteem, positive self concept and mental health. Teaching components of EQ to officers develops their mental health and self-esteem and help them to achieve greater success in future life and career.