مردم سالاري ديني؛مولفه هاي ارزيابي وجود دموكراسي بنيادين درنظام اسلامي

پس از قرن هجدهم و رويدادهاي مهم جهان كه از جمله آنها به انقلاب كبير فرانسه به عنوان سرآغاز شگل گيري نظام هاي به اصلاح مردمي در مغرب زمين مي توان اشاره كرد؛دگرگوني هايي در ساختارهاي حكومتي در سراسر جهان ايجاد شد كه اكثريت آنها با عناويني چون دموكراسي و ليبرالي و جمهوري شناخته مي شوند.بنابراين براي شناخت چنين مكاتب و يا هر نظام، بايد به ارزيابي دقيق مباني و اصول آن پرداخت زيرا تا هويت و زيرساخت هاي آن روشن نگردد به معرفتي پيرامون آن نايل نخواهيم شد . در اين مقاله واژه هاي دين ودموكراسي و تحول معنايي آن ،مورد بررسي قرارگرفته است وسپس برخي اصول دموكراسي كه عبارت اند از : برابري ، آزادي ، مشروعيت‌مردمي ، حاكميت اكثريت واصل مشاركت از يكسو و هم چنين مولفه هاي بنيادين نظام اسلامي مانند: عدالت محوري ، مشروعيت الهي ، آزادي ، برابري ، مشاركت مردمي وحاكميت خدا ، مورد ارزيابي قرارگرفته است.اين مقاله در پي آن است تا موضوع«دين ودموكراسي » را با هدف دست يابي به سازگاري نظام ديني با نظام دموكراسي، و يا عدم آن ، با شيوه مقايسه اي،به تبيين مولفه هاي مذكور پرداخته و در نهايت به بنيادي و اجرايي بودن اصول آن در نظام اسلامي رهنمون گردد.اميد است نوشته مذكور بتواند تا حدودي ابعاد مسيله مطرح شده را روشن كند و براي مخاطب خود راهگشا باشد.