تاثير تغييرات تك نوكليوتيدي در ژن هاي كاپاكازيين، استيوپونتين وPPARGC1 روي صفات توليد شير و كيفيت توليد پنير نژاد براون سوييس

Milk is considered as a complete food to meet parts of human daily requirements for a long time. Proteins are one of the most important ingredients of milk and play a critical role in processing techn

شير از ديرباز به عنوان غذاي كامل و تامين كننده بخشي از نيازهاي تغذيه اي روزانه انسان مورد توجه بوده است. يكي از تركيبات مهم شير پروتيين ها مي باشند كه در صنايع فرآوري شير و تكنولوژي توليد محصولات شيري مانند پنيرسازي، فاكتور مهمي بشمار مي آيند. عوامل متعددي از جمله ژنتيك مي-توانند بر مقدار و تركيبات شير و نهايتا كميت و كيفيت پنير تاثير گذارند. در اين راستا، از طريق تكنيك-هاي ژنتيك مولكولي نواحي متعددي روي ژنوم گاو از جمله كروموزوم 6 شناسايي شده است. در اين پژوهش تاثير 3 ژن كاپاكازيين، اوستيوپونتين و PPARGC1? از كروموزوم فوق روي صفات توليدي شير و راندمان توليد پنير بررسي شد. استخراج DNA به روش استخراج نمكي از نمونه خون 100 راس گاو براون سوييس انجام شد. ژنوتيپ ها به روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزيم هاي HinfI، BsurI،NheI و BsrI تعيين شدند. ارزش هاي اصلاحي با نرم افزار ِDFREML برآورد و چهار فاكتور راندمان، درصد چربي و پروتيين و ماده خشك پنير اندازه گيري شدند. همچنين، ارتباط چندشكلي ها با ارزش اصلاحي صفات و كيفيت محصول پنير در سطح معني داري 5% با رويه GLM بررسي گرديد. فراواني هاي ژني و ژنوتيپي محاسبه شد و نتايج نشان داد كه بجز كاپاكازيين بقيه جايگاه ها در حالت تعادل هاردي-واينبرگ قرار داشتند. در اين تحقيق ژنوتيپ روي محصول پنير اثر معني دار نداشت اما تاثير همزمان ژنوتيپ PPARGC1? -T19C و كاپاكازيين روي ارزش هاي اصلاحي توليد شير معني دار بود. ارتباط معني دار بين چندشكلي هاي تك نوكليوتيدي با صفات توليد شير، راهكار مناسبي جهت بهبود ارزيابي هاي گاو شيري است. استفاده از روش هاي شناسايي تك نوكليوتيدهاي متراكم در پژوهش هاي تكميلي، توصيه مي شود.

Milk is considered as a complete food to meet parts of human daily requirements for a long time. Proteins are one of the most important ingredients of milk and play a critical role in processing technology such as cheese factory. Several factors such as genetics influence on quantity and quality of milk as well as cheese. Several genes on BTA6 are recognized to be related to milk and cheese related traits. In the current study the genetic association of three candidate genes of the region including; Osteopontin, PPARGC1?, and Kappa casein with milk and cheese related traits, were investigated in Brown Swiss cattle. Total DNA was extracted from 100 cattle by salting out procedure. Genotypes frequencies were estimated by PCR-RFLP and using specific enzymes. Four factors of efficiency fat, protein and dry matter of cheese were measured. Association between polymorphisms and breeding values and cheese quality were analyzed by GLM procedure at 5% of significant level. The results showed that the population was in Hardy-Weinberg equilibrium, except Kappa Casein locus. Significant effect was observed only in combined genotype of PPARGC1A-T19C and kappa casein with breeding values of milk production. Because of the limited samples or missing of some haplotypes, genotypes had no effect on cheese production. The increasing of the samples to demonstrate other genetic combination and using modern techniques such as dense SNPs are strongly recommended.