عنوان مقاله :
بازنمايي نقش زنان در سينما (سياست گذاري هاي فرهنگي در سينماي قبل و پس از انقلاب اسلامي)
عنوان فرعي :
Womenʹʹs Role Representation in Iranian Cinema A Survey on Cultural Policies in the Cinema before and After the Islamic Revolution
پديد آورندگان :
عبدالخاني، لنا نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي،واحد علوم و تحقيقات خوزستان، عضو هيات علمي گروه علوم سياسي، اهواز، ايران Abdolkhani, lena , نصرآابدي، محمد نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي، واحدعلوم و تحقيقات خوزستان،كارشناس ارشد گروه علوم سياسي،اهواز، ايران Nasrabadi, Mohammad
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1390 شماره 10
كليدواژه :
تحولات سياسي- اجتماعي , زن , سياستگذاري هاي فرهنگي , سينما
چكيده فارسي :
بررسي رابطه فرهنگ، ارزش ، اخلاق و هنر كه از دل زندگي روزمره برخاسته است در عصر زندگي مدرن با چالش جدي مواجه شده است . سينما به عنوان ابزاري منحصر به فرد براي بيان و سامان بخشي مسايل زندگي علاقه رهايي بخش و انتقادي خود را در راستاي كشف قواعد اخلاقي ايجاد نموده و بر آنست كه از زندگي ابهام زدايي و با انتقاد به زباني هنري آنها را بازنمايي كند . با مقايسه فيلمهاي سينمايي قبل و بعد از انقلاب اسلامي درمييابيم كه مضامين و محتواي اصلي بيشتر فيلمهاي بعد از اين تاريخ در ارتباط با موضوعات زنان متفاوت گرديده است. سوالي كه اين پژوهش درصدد پاسخ دادن به آن است اين است كه با توجه به تضاد در سياستگذاري ها و برنامه ريزي هاي فرهنگي در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامي حضور زن ، در سينماي اين دو دوره داراي چه تفاوتهايي در مضامين و محتوا بوده است . چهارچوب نظري مورد استفاده در اين مقاله نظريه انتقادي در جامعه شناسي هنر است. اين نظريه مبتني بر فرضيه بازتاب است كه هنر را آيينه جامعه و منعكس كننده ويژگي هاي آن مي داند. روش تحقيق اسنادي و توصيفي است . فرضيه پژوهش اين است كه "تفاوت معناداري بين بازنمايي زن در سينماي قبل و بعد از انقلاب اسلامي در مضامين و محتواوجود دارد". مطالعات نشان داده كه بازنمايي زن در دو دوره مورد بررسي تغييرات و تحولات چشمگيري داشته است. و اين تغييرات در موارد مختلفي چون: ميزان حضور زنان در فيلمها، كيفيت مشاغل، نوع پوشش، مهارتهاي فردي، مضامين ديالوگها، ميزان تحصيلات، اعتقادات، زبان، مكانيسم حل مشكلات شخصي و خانوادگي و غيره بوده است. نتيجه كلي اينكه تغيير در سياست گذاري هاي فرهنگي در سينماي ايران باعث شكلگيري گونه متفاوتي از بازنمايي زن در فيلمهاي پس از انقلاب اسلامي شده است .
چكيده لاتين :
This study proposed a theoretical framework based on “critical theory” of the sociology of art. This theory is based on Reaction hypothesis which shows the art as a mirror, reflects social characteristics of a given society. It involves descriptive and documentary research methods. The technique used in this study is the qualitative analysis of content. Our hypothesis suggested that there is a clear difference between the representation of women in respect to the contents and subjects in the movies before and after the Islamic Iran’s Revolution. The data showed that the representation of women in the Iranian cinema has been changed dramatically in the two periods i.e. before and after the second year of 1979 post years. These changes occurred due to the issues such as representation of women in modern movies, quality of jobs, type of clothing and veil, cultural-related products use, personal skills, dialogues contents, level of education, beliefs, language, mechanisms that lead to resolving personal and family problems and etc. The overall results indicated that shift in cultural policymaking of the Iranian Cinema led to a differing view about representation of women in Cinema after the Islamic Revolution of Iran.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 10 سال 1390
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان