عنوان مقاله :
عرفان ومعنويّت درعصرحاضر
پديد آورندگان :
پورمهدي، فرحناز نويسنده دانشگاه آزا د دزفول , , بهاربويي، كتايون نويسنده علوم وتحقيقات آذربايجان غربي ,
كليدواژه :
خود , دين , عرفان , معنويت , معنويت انحرافي , معنويت فطري
چكيده فارسي :
يارب ازعرفان مرا پيمانه اي سرشارده چشم بينا، جان آگاه ودل بيدارده
مپرس اززاهدكوتاه بين، اسرارعرفان را چه داند قعرِ دريا را،حبابِ بادپيمايي؟(صايب تبريزي)
درعرفان ازدو مقوله ي «خدا» و«انسان كامل»يعني توحيد وموّحد، سخن به ميان مي آيدكه توحيد شهودي وراه رسيد به مقام منيع توحيد ناب وعرفاني، درمنازل ومقامات،تعريف پذيروتحقق بردارباشد كه سالك بايد لزوماً درسيروسلوك به آن دست يازد. مباحث عرفاني چه عملي، چه نظري بر روي شناخت دل وراه قلب وفطرت وبايد ونبايدهاي سلوكي تكراروتاكيد مي كند. فرايند روح ملكوتي هرانسان مختص به خود اوست ونمي توان آن را براي ديگري تجويزكرد. عرفانيبودن، مفهومي وسيع شامل طيفي گسترده از تجارب گوناگون معنوي و متعالي است كه عميقترين و اصيلترين تجارب ديني تا تجارب ناشي از تمرينات روان – تني و تجارب ناشي از مصرف داروها و ديگر انواع تجارب فوقالعاده را دربر دارد كه طيف وسيعي از اين تجارب معنوي بشر، با توجه به ملاكهاي عرفاني بودن، مجازي و نا اصيل و آسيبرسانند ؛كه به لحاظ فازي بودن ماهيت عرفان («فازي» در معناي كلي عبارت است از نادقيق بودن.) و عرفاني بودن، ميتوان از آنها با عنوان تجربههاي شبهعرفاني در برابر تجارب اصيل و حقيقي عرفاني ياد كرد. مقاله حاضر كوشيده است تا تجربههاي عرفاني براساس معيارهاي ويژهاي تعريف و شاخصبندي شود تا پس از آن بتوان ملاكهايي براي تعريف و بازشناسي تجربههاي شبه عرفاني و وجه تمايز آنها از تجارب اصيل عرفاني تبين كرد.
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان