نگاهي جرمشناختانه به تاثير تغيير جنسيت در كانون خانواده با تاسي از نظرات فقه و دكترين

بحث تغيير جنسيت از مباحثي است كه جديداً در محافل حقوقي، اجتماعي و پزشكي مطرح شده و نظر كارشناسان رابه خود جلب كرده است. عده اي از اشخاص اعم از جوان يا سالمند به دلايل مختلف اقدام به پرداخت هزينه هاي سنگين و تغيير جنسيت مي پردازند و دربسياري مواقع از آن ابراز رضايت و خوشنودي مي نمايند.اين مسيله واقعا ابعاد گسترده اي حداقل از جهت حقوقي در معناي عام دارد. در اين پژوهش به بررسي موضوع از منظر فقهي و كيفري محض، جرم شناسي و سياست قضايي در كانون خانواده خواهيم پرداخت و از مباحث حقوقي خاص(نكاح،طلاق،ارث و...)صرف نظر مي نماييم.«تغيير جنسيّت»يعني تبديل جنس پسر به دختر و بالعكس مي باشد. مباحث مربوط به افراد خنثي يا دو جنسي، يك پديده نو ظهور محسوب نمي شود، بلكه از گذشته تاكنون افرادي به عنوان خنثي يا بيمار جنسي در جوامع بشري مي زيسته اند كه بر اين اساس، روايات ديني پيرامون اين گونه افراد وجود دارد. تغيير جنسيّت طلبي و مبدّل-پوشي،دو نوع از انواع انحرافات جنسي مي باشند.از لحاظ سنتي،انحرافهاي جنسي را باتوجه به موضوع، روش، فراواني يا چهارچوب ارضاهاي جنسي توصيف كرده اند.وهر نوع فاصله گيري از هنجارهاي حاكم بر روابط تناسلي افراد بزرگسال ناهمجنس را در قلمرو انحراف قرار داده اند.در روانپزشكي قرن نوزدهم،اعمال جنسي غير طبيعي را با اصطلاح انحراف جنسي مشخص مي كردند.در زمينه تعريف تغييرجنسيت حقوقدانان،جامعه شناسان،زيست شناسان،روان شناسان، علماي علم اخلاق و روانپزشكان توافق كامل وجود ندارد. با توجه به اهميت خانواده، شناسايي آسيب‌هاي اين نهاد نيز حايز اهميت است.