پديد آورندگان :
اميري پارسا، طيبه نويسنده كارشناس ارشد تربيت بدني گرايش فيزيولوژي ورزش، دانشگاه حكيم سبزواري Amiri Parsa, T , خادم الشريعه، ميترا نويسنده دانشجوي دكتري فيزيولوژي ورزش، دانشگاه رازي كرمانشاه Khademosharie, M , حادمي نيا، محمدرضا نويسنده استاد فيزيولوژي ورزش دانشگاه حكيم سبزواري Hamedinia, MR , آذر نيوه، مرضيه السادات نويسنده مربي گروه تربيت بدني دانشگاه زابل Azarnive, MS
كليدواژه :
Age , food consumption , Obesity , Physical Activity , Sabzevari Women
چكيده فارسي :
مقدمه و اهداف: چاقی با افزايش مقاومت به انسولين، پرفشاری خون، هيپرليپيدمی و هيپرانسولينمی و بيماری‌های قلبی- عروقی همراه است. هدف اصلی اين مطالعه، بررسی برخی عوامل مرتبط با چاقی و اضافه وزن در بين زنان دارای اضافه وزن و چاق 50-30 ساله شهرستان سبزوار بود.
روش كار: در اين تحقيق از فرم پرسش‌نامه 56 سؤالی و پرسش‌نامه فعاليت بدنی بك استفاده شد. وزن، قد، دور كمر، اضافه وزن
(kg/m2 25BMI≥ )، چاقی (kg/m230BMI≥ ) و چاقی شكمی (85/0 WHR≥) نيز ارزيابی شد. برای تجزيه و تحليل آماری متغيرها از آزمون‌های MANOVA، آزمون تكميلی توكی، همبستگی پيرسون و اسپيرمن، كروسكال واليس و مريع كای با سطح معنی‌داري
05/0 ≥P استفاده شد.
نتايج: نتايج نشان داد كه 5/22 درصد زنان وزن نرمال، 4/42 درصد دچار اضافه وزن و 6/31 درصد هم چاق و تنها 5/3 درصد زنان لاغر بودند. نتيجه گيری: نتايج حاكی از شيوع 74 درصد اضافه وزن و چاقی در زنان سبزواری بود كه لزوم استفاده از شيوه‌های آموزشی برای آشنايی مردم به ويژه زنان با مسائل كنترل وزن و پيش‌گيری از چاقی، را مورد تأكيد قرار می‌دهد. يافته‌ها نشان داد كه سن، تعداد فرزندان، تعداد بارداری، سن اولين قاعدگی، تعداد اعضای خانواده، كار با كامپيوتر و مصرف غذای پر چرب باعث افزايش خطر چاقی می‌شود. در همين راستا بهبود و اصلاح شيوه زندگی و توسعه فعاليت بدنی به عنوان كم‌هزينه‌ترين و كم‌خطرترين روش پيش‌گيری از چاقی نيازمند توجه بيش‌تر می‌باشد.
چكيده لاتين :
Background & Objectives: Obesity is associated with increased resistance to insulin, hypertension, hyperlipidemia, hyperinsulinemia, and cardiovascular diseases. The purpose of this study was to investigate some factors associated with overweight and obesity among normal, overweight, and obese women aged 30 to 50 years from Sabzevar.
Methods: A questionnaire with 56 questions was prepared. The Beck questionnaire was used to measure the physical activity level. Weight, height, and waist circumference of the participants were measured using standard methods. Overweight (BMI ≥25 kg/m2), obesity (BMI ≥30 kg/m) and abdominal obesity (WHR ≥0.85) were also evaluated. MANOVA, Tukey post-hoc test, Pearson and Spearman correlation coefficients, Kruskal-Wallis and chi-square test were used for the statistical analysis of test variables. P ≤0.05 was considered significant.
Results: The results showed that 22.5% of women had normal weight, 42.4 percent were overweight, 31.6 percent were obese, and only 3.5 percent of women were underweight.
Conclusion: Our results showed that the prevalence of overweight and obesity was 74% in women living in Sabzevar, indicating the necessity of using educational methods to familiarize people, especially women, with weight control issues and prevention of obesity. The findings revealed that age, number of children, number of pregnancies, age at menarche, number of family members, working with the computer, and high-fat meals may increase the risk of obesity. Lifestyle modification and physical activity, as the most affordable and safest methods of preventing obesity, require more attention.
