شيوع و عوامل مرتبط با اختلال سلوك در دانش‌آموزان متوسطه شهرستان سنندج(سال 1392)

Prevalence of conduct disorder and associated factors among the high school students in Sanandaj, 2013

زمينه: اين مطالعه جهت ارزيابي شيوع اختلال سلوك و عوامل مرتبط با آن در دانش‌آموزان دبيرستاني شهر سنندج در سال 1392 انجام شده است. روش‌ها: آزمودني‌هاي اين پژوهش 375 نفر بود كه از ميان دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهرستان سنندج به‌روش نمونه‌گيري چندمرحله‌اي تصادفي طبقه‌اي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده‌ها پرسشنامه علايم مرضي كودكان (Child Symptom Inventory) و مصاحبه باليني ساختاريافته (SCID-1) بود. نتايج با نرم‌افزار SPSS 21 و آزمون‌ آماري مجذور كاي تجزيه و تحليل شد. يافته‌ها: ميزان شيوع اختلال سلوك در بين دانش‌آموزان دبيرستاني شهر سنندج 8/8 درصد بود. ميزان شيوع در دانش‌آموزاني كه والدينشان جدا از هم زندگي مي‌كردند بيشتر از بقيه دانش‌آموزان بود. ميزان شيوع اختلال سلوك در پسران به‌صورت معناداري بيشتر از دختران بود. اختلال سلوك با متاركه و طلاق والدين ارتباط معنادار داشت. بين اختلال سلوك و ميزان فوت والدين، سابقه اختلال روانپزشكي والدين و پايه تحصيلي دانش‌آموز ارتباط معنادار آماري وجود نداشت (05/0P < ). نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج مطالعه ،فعال كردن واحد مشاوره در مدارس و برگزاري كلاس هاي آموزش خانواده براي والدين توسط روانشناسان پيشنهاد مي شود.

Background: This study was performed to assess the prevalence of conduct disorder and its associated factors among the high school students of Sanandaj in 2013. Methods: The study sample included 375 high school students selected from the high school students in Sanandaj through multistage stratified random sampling. The instruments for data collection comprised of Child Symptom Inventory and Structured Clinical Interview for DSM-IV Axis I Disorders (SCID-1). The results were evaluated by SPSS (version 21) using chi-square test. Results: The results showed the prevalence of conduct disorder among the high school students was 8.8%. Also, the prevalence of conduct disorder among students with separated parents was higher than other students. The prevalence of conduct disorder in the male students was significantly more than that of the female students. Moreover, there was a significant correlation between students’ conduct disorder and their parents’ separation and divorce. However, no significant difference was obtained between conduct disorder and other associated factors, including parents’ death rate, parents’ history of psychological disorder and academic level of students (P < 0.05). Conclusion: Based on the results of this study, running counseling centers at schools and holding family training programs for parents by psychologists are recommended.