بررسي مولفه‌ها و عوامل تاثيرگذار بر مدل سازمان يادگيرنده در دانشگاه شيراز سال1391

Assessing the Components and Factors Affecting the Learning Organization Model at Shiraz University during 2012

مقدمه: در جهان متغير و متحول امروزي اگر سازمان‌ها بخواهند به اطلاعاتي كه از قبل داشته‌اند، بسنده كنند، پايدار نخواهند ماند. كليد حل مشكلات سازمان‌ها، يادگيري است و سازمان‌هايي موفق هستند كه سريع‌تر از ديگران ياد گيرند و حركت كنند. امروزه جهاني شدن امور، انتظارات زياد ارباب رجوع، فشارهاي رقابتي و مانند اينها علايمي هستند كه يادگيري را ضروري مي‌سازند. اين تحقيق با هدف كلي بررسي ميزان يادگيرندگي كاركنان دانشگاه شيراز در سال 91 انجام گرديد. مواد و روش‌ها: اين پژوهش يك مطالعه پيمايشي- توصيفي بود كه روي 208 نفر از كاركنان دانشگاه شيراز انجام شد. گردآوري اطلاعات با استفاده از پرسشنامه سازمان يادگيرنده Sanga.P صورت گرفت. روايي صوري و محتوايي پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتيد دانشگاه و پايايي آن با استفاده از آلفاي كرونباخ با ضريب 97/0 تاييد شد. سپس نتايج توسط نرم‌افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج: نتايج نشان داد با توجه به ديدگاه كاركنان (تعداد 208نفر )، دانشگاه شيراز از نظر ويژگي‌هاي سازمان يادگيرنده در سطحي بالاتر از سطح متوسط قرار دارد. قوي‌ترين مولفه يادگيري كاركنان در دانشگاه شيراز مربوط به (مدل ذهني با ميانگين 73/3) و ضعيف‌ترين مولفه مربوط به (تسلط فردي و تفكر سيستمي با ميانگين 49/3) بود. نتيجه‌گيري: آموزش عالي به‌عنوان بزرگترين مركز خلق و توسعه دانش، نقش به‌سزايي در توسعه كشورها دارد لذا براي پاسخ‌گويي به نيازها وانتظارات جامعه بايستي زمينه‌اي ايجاد شود كه آموزش عالي بتواند به‌طور مداوم كيفيت فرآيندها و فعاليت‌هاي خود را بهبود ببخشد. در اين خصوص نقش نيروي انساني پررنگ‌تر از گذشته خود را نشان مي‌دهد.

Introduction: In todayʹs dynamic and diverse world, if organizations only depend on their prior knowledge they will not flourish. Learning is the key to solving organizational problems. Successful organizations are those that learn and move faster than others. Currently, globalization, clients high expectations, and competition are factors that necessitate learning. We aimed to assess the learning capability of university employees during 2012. Materials and Methods: This study was a descriptive survey conducted on 208 employees of Shiraz University. Data were collected using a questionnaire developed by Sanga.P learning organization. Face and content validity of the questionnaire and its reliability were confirmed by expert opinion and s Cronbachʹs alpha of 0.97. Results were reviewed and analyzed using SPSS software. Results: The results showed that according to the views of employees (208 people), Shiraz University is at a level higher than the average in terms of indicators of the learning organizationʹs characteristics. The most powerful dimension of employeeʹs learning in Shiraz University was related to mental patterns (average of 3.73) and the weakest one was related to individual mastery and systematic thinking (average of3.49). We found that sex had no significant effect on the learning organization. Conclusion: Higher education, as the largest center of knowledge creation and development, has a key role in the development of countries. Therefore, some conditions should be provided for higher education to address community needs and expectations. In this way, higher education can continuously improve the quality of its processes and activities. In this regard, the role of human resources is more than what was observed in the past.