كاربرد آزمايش نفوذسنجي ديناميكي در كنترل درصد تراكم و برآورد مقاومت برشي زهكشي نشده خاك‌هاي ريزدانه

The Use of Dynamic Probing for Evaluation of Undrained Shear Strength and Compaction Percentage in Fine-Grained Soils

آزمايش نفوذسنجي ديناميكي يكي از آزمايش‌هاي مهم محلي در پژوهش‌هاي ژيوتكنيك است و در بسياري موارد كه عمق مورد نظر براي بررسي لايه‌هاي خاك خيلي زياد نباشد، استفاده مي‌شود. در كشور ما چند سالي است كه اين آزمايش به‌طور گسترده‌اي ‌جاي‌گزين آزمايش نفوذ استاندارد شده است. در اين مقاله ضمن ارايه تجربه‌هاي در ارتباط با به‌كارگيري انواع نفوذسنج‌هاي ديناميكي و بيان ايرادها و خطاهايي كه در استفاده از اين آزمايش رخ مي‌دهد سعي مي‌شود دقت اين آزمايش در خاك‌هاي ريزدانه بررسي شود. مهم‌ترين نوآوري و دست‌آورد اين تحقيق ارايه روابط تجربي جديدي بين پارامترهاي مقاومت ديناميكي مخروط با مقاومت برشي زهكشي نشده و هم‌چنين با درصد تراكم در خاك‌هاي ريزدانه است. در نهايت اميدواريم نتايج اين تحقيق منجر به اصلاح ايرادهاي موجود در استفاده از اين آزمايش و توسعه بيش‌تر آن در شناسايي محلي خاك‌هاي ريزدانه شود.

The Dynamic Probing is an important test in site investigation and geotechnical studies. It is used for determination of situation and specification of soil layers when the depth of exploration is moderate. In our country, in the last few years test has been widely used to replace the standard penetration. In this paper, the experiences to use different various types of dynamic probing rigs and the errors that can occur in these experiments are discussed. Then the accuracy of this test is studied to evaluate the specification of fine-grained soils. The most important innovation of this research is the proposition of the new correlations between cone dynamic resistance and undrained shear strength and so compaction percentage in fine-grained soils. The paper encourages the wider application and further development of this test for site investigation in fine-grained soils.