تاثير 4، 2- دي كلروفنوكسي استيك اسيد (2,4-D) بر برخي پارامترهاي بيوشيميايي و آسيب شناسي بافتي در آبشش و كبد ماهي مولي (Poecilia sphenops)

علف كش فنوكس، 4،2- دي كلروفنوكسي استات اسيد (توفوردي)، يكي از شناخته شده ترين علف‌كش هايي است كه از آن براي كنترل گياهان هرز خشكي زي و گياهان آبزي استفاده مي شود. تماس طولاني مدّت با اين سم به‌طور بالقوه مي تواند موجب بروز صدماتي به سلامت ماهي ها به‌عنوان موجودات زنده غيرهدف گردد. بنابراين، در اين مطالعه، تاثير سميت زير كشنده توفوردي (0/0، 7/0، 4/1 و 8/2 ميلي گرم توفوردي معادل 0، 5، 10 و 20 درصد از مقدار عددي غلظت كشنده (LC50 96 ساعته) توفوردي براي ماهي مولي) بر تغييرات بيوشيميايي و آسيب شناسي بافت آبشش و كبد ماهي مولي (Poecilia sphenops)، پس از گذشت 15 روز مورد مطالعه قرار گرفت. تغييرات معني داري در تمامي فاكتورهاي بيوشيميايي متناسب با غلظت سم مشاهده شد. كاهش فعاليت آسپارتات آمينوترانسفراز (AST)، آلانين آمينوترانسفراز (ALT) و آلكالين فسفاتاز (ALP) در بافت آبشش و كبد نشان‌دهنده بروز آسيب هاي پاتولوژيك در بافت آبشش و كبد است. در ماهي هاي تحت تيمار توفوردي به‌طور معني داري (05/0P < ) فعاليت آنزيم لاكتات دهيدروژناز (LDH) كاهش يافت، در حالي‌كه فعاليت اين آنزيم در كبد ماهي هاي تحت تيمار 8/2 ميلي گرم بر ليتر توفوردي به‌طور معني‌داري (05/0P < ) افزايش يافت. تغييرات آسيب شناسي در بافت هاي آبشش و كبد ماهي هاي تحت تيمار غلظت هاي مختلف توفوردي، مشاهده شد كه شامل هيپرتروفي اپيتليال، افزايش اپيتليوم تيغه هاي آبششي، و بهم چسبيدن تيغه هاي ثانويه آبششي و نيز هيپرتروفي سلول هاي كبدي، تورم ابري و شكل‌گيري واكول هاي سيتوپلاسمي در بافت كبد ماهي‌هاي تحت تيمار غلظت هاي 4/1 و 8/2 ميلي‌گرم بر ليتر توفوردي است. اين نتايج نشان مي دهد كه مطالعات بافت شناسي و تجزيه و تحليل فاكتورهاي بيوشيميايي در بافت هاي مختلف ماهي ها ممكن است ابزار مناسبي در پايش زيستي محيط‌زيست باشد.