برآورد شتاب طيفي در منطقه اصفهان و مقايسه نتايج با شتاب طيفي آيين‌نامه 2800 ايران و آيين‏نامه IBC امريكا

Evaluation of spectral accelerations for Isfahan region and comparison of the results with the spectral acceleration of Iranian Building Code (Standard No. 2800) and IBC

در اين تحقيق به‌منظور برآورد شتاب طيفي به‌صورت مستقيم با استفاده از روابط تضعيف در منطقه اصفهان (E °54-5/49 و N °1/34-31)، ابتدا، پارامتر‏هاي لرزه‏خيزي در گستره مورد بررسي به تفكيك ايالت‏هاي لرزه‏زمين‌ساختي منطقه محاسبه، و سپس، با استفاده از نقشه گسل‌ها و اطلاعات زمين‏لرزه‏هاي گذشته، نقشه‌اي از چشمه‌هاي بالقوه زمين‏لرزه براي منطقه اصفهان تهيه شده است. با استفاده از روابط تضعيف طيفي كمبل و بزرگنيا (2003) و آمبرسيز و همكاران (2005)، بيشينه شتاب جنبش زمين و شتاب طيفي در دوره تناوب‌‌‌‌هاي متفاوت تعيين و از آن نقشه‌هاي پهنه‌بندي زمين‏لرزه به روش احتمالاتي اصلاح شده براي دوره تناوب‌‌‌‌‌‌هاي صفر، 2/0، 4/0، 6/0 و 1 ثانيه تهيه شده است. با اِعمال ضريب بازتاب آيين‏نامه 2800 بر نقشه پهنه‌بندي بيشينه شتاب جنبش زمين، نقشه‌هاي پهنه‏بندي براي دوره تناوب‌‌‌‌‌‌هاي ديگر بر پايه شتاب طيفي تهيه و نتايج آن با نتايج روش مستقيم برآورد شتاب طيفي مقايسه شده است. بيشينه شتاب افقي در شهر اصفهان براي 10% احتمال افزايش در 50 سال با استفاده از رابطه تضعيف كمبل و بزرگنيا (2003)، g1/0 و با استفاده از رابطه آمبرسيز و همكاران (2005)، g19/0 به‌دست مي‏آيد. در منحني شتاب طيفي شهر اصفهان، بيشترين شتاب افقي با استفاده از رابطه كمبل و بزرگنيا (2003) در دوره تناوب‌‌‌‌ 1/0 ثانيه برابر g35/0 و با استفاده از رابطه آمبرسيز و همكاران (2005) در دوره تناوب‌‌‌‌ 11/0 ثانيه برابر g61/0 حاصل مي‏شود. همچنين، مقايسه شتاب طيفي حاصل از روابط تضعيف و شتاب طيفي به‌دست آمده از آيين‏نامه‏هاي 2800 ايران و IBC امريكا در دوره تناوب‌‌‌‌‏هاي متفاوت، به‌طور مشخص براي شهر اصفهان نشان مي‏دهد كه تا دوره تناوب‌‌‌‌ 1/0 ثانيه مقادير شتاب طيفي آيين‏نامه 2800 ايران و مقادير به‌دست آمده از رابطه آمبرسيز و همكاران (2005) نزديكي قابل‌قبولي با يكديگر دارند. شتاب طيفي حاصل از رابطه كمبل و بزرگنيا (2003) كمتر از شتاب طيفي به‌دست آمده از آيين‏نامه 2800 ايران و رابطه آمبرسيز و همكاران (2005) است. رابطه آمبرسيز و همكاران (2005)، به علت دخيل بودن داده‏هاي ايران در آن، نسبت به رابطه كمبل و بزرگنيا (2003) براي گستره مورد بررسي قابل اطمينان‏تر است. شتاب طيفي به‌دست آمده از آيين‏نامه 2800 ايران براي دوره تناوب‌‌‌‌‏هاي بزرگ‌تر از 1/0 ثانيه مقادير بيشتري را نسبت به شتاب‏هاي طيفي‏ برآورد شده از روش‏هاي ديگر (كمبل و بزرگنيا، 2003؛ آمبرسيز و همكاران، 2005 و IBC امريكا) نشان مي‏دهد. با توجه به مقايسه صورت گرفته در اين پژوهش، علت اين اختلاف را مي‏توان نبود دقت كافي در نتايج حاصل از آيين‏نامه 2800 ايران دانست، كه اين را مي‌توان به نبود دقت كافي در ضرايب طيف پاسخ آيين‏نامه 2800 ايران، براي گستره مورد بررسي، نسبت داد.