شماره ركورد :
737747
عنوان مقاله :
انسجام واژگاني در قصايد عبدالواسع جبلي؛ ارايه يك رهيافت تحليلي براي بررسي عناصر انسجامي در قصايد فارسي
عنوان فرعي :
Lexical of cohesion in Qsayd Abdolvase Jebeli, providing an analytical approach to assess the consistency of the Persian Qsayd
پديد آورندگان :
عرب‏ اُف، آرزو نويسنده دانشجوي دكتري زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه خوارزمي , , دبيران، حكيمه نويسنده استاد گروه زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه خوارزمي , , نقابي ، عفّت نويسنده دانشيار گروه زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه خوارزمي ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 27
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
18
از صفحه :
181
تا صفحه :
198
كليدواژه :
تشبيب , تغزّل , دعاي تابيد , عبدالواسع جبلي , قصيده , انسجام واژگاني
چكيده فارسي :
قالب شعري قصيده، داراي چارچوب منسجمي است كه از چهار بخش تغزّل، تخلص، مدح و دعا تشكيل شده‏است و هر بخش با بخش بعدي، پيوند معنايي دارد. ايجاد ارتباط ميان هر بخش با بخش بعدي ضروري است و شاعر، آگاهانه، رشته منطقي گفتار را شكل ميدهد؛ اما آيا در ذهن وي، بخشهاي به ظاهر بي‏ارتباط نيز منسجم و با هم مرتبط هستند؟ در بررسي قصايد عبدالواسع جبلي، شاعر قرن ششم، به نمونه‏هايي برخورد كرديم كه در آنها، بخش پاياني، يعني دعا، با بخش آغازين، يعني تغزّل، ارتباط مفهومي دارد؛ به عبارت ديگر، شاعر با ايجاد تداعيها در پايان قصيده، ذهن را دوباره به آغاز آن باز ميگرداند و همين امر باعث ميشود تا شعر به صورت يك كل منسجم در ذهن خواننده ثبت شود. يكي از ابزارهاي ايجاد انسجام متن، انسجام واژگاني است كه به صورتهايي از قبيل «با هم‏آيي»، «هم‏معنايي»، «تضاد»، «تكرار»، «شمول معنايي» و «جز و كل» نمود ميابد. ارتباط معنايي اين عناصر با يكديگر، زنجيره‏هاي انسجامي را ميسازد. بسامد هر كدام از اين مولّفه‏ها و شيوه‏هاي تشكيل زنجيره و نحوه بسط آنها در زنجيره‏هاي طولاني، از عوامل سبك‏شناسي است كه محقّق را در رسيدن به شاخصهاي سبكي يك اثر ياري ميكند. در اين پژوهش، با ارايه نمونه‏هايي از ديوان جبلي، كاربرد اين مولّفه‏ها در زنجيره‏هاي طولاني، كه باعث پيوستگي آغاز قصايد به پايان آنها شده و در نتيجه متني منسجم پديد آورده، نمايش داده شده‏است .
چكيده لاتين :
Ode is a verse-form wich has coherent frame; consist of four parts: lyricism, preparing for eulogy, eulogy, prayer; each part is related to the next part in meaning. Connecting the parts with their next part is necessary and the poet makes the speech connected consciously, but we wonder if in his mind, the parts wich are far from each other, are also related and coherent? Studing Abd-al-Vase’ Jabali’s odes, 6th century A.H. poet, shows that in some odes, the last part (prayer) is connected in meaning with the first part (lyricism); in other words, associations send back the readership’s minds to the beginning of the poem so that makes the ode wholly coherent. Lexical cohesion is a way to creat a coheret text, consists of: Collocation, Synonymy, Antonymy, Repetition, Hyponymy and Meronymy. The relationship between these items constructs cohesive chains. The frequency of each item and methods of chain’s construction and expanding them in the whole text is a stylistics item wich helps the researcher to find out the stylistic index of works. This research indicates the function of these items in long chains to connect the beginning of the odes to their ending and to creat the coherent text, by giving examples from Jabali’s divan.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي نظم و نثر فارسي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 27 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت