رابطه سلامت و عدالت سازماني با رشد حرفه اي كاركنان در سازمان‌ هاي آموزشي

On the Relationship of Organizational Health and Justice to Staff Professional Development in Education Organizations

اين پژوهش باهدف بررسي رابطه سلامت و عدالت سازماني با رشد حرفه اي كاركنان در سازمان ‌هاي آموزشي به روش توصيفي از نوع همبستگي اجرا گرديد. جامعه آماري شامل تمامي كارمندان ادارات نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر كرج به تعداد600 نفر كه، تعداد 235 نفر به عنوان نمونه آماري با روش تصادفي سيستماتيك و بر اساس فرمول كوكران انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده سه نوع پرسشنامه استاندارد شامل: پرسشنامه سلامت سازماني(هوي و تارتر، 2000)، پرسشنامه عدالت سازماني (نيهوف و مورمن1993، مورمن1991، ومورمن1991) و پرسشنامه رشد حرفه اي (آكفيلت و كوت، 2005) استفاده گرديد. در تحليل داده ‌ها به منظور بررسي رابطه سلامت و عدالت سازماني با رشد حرفه اي كاركنان، از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. نتايج نشان داد كه، بين سلامت سازماني در ابعاد نهادي، اداري و فني و رشد حرفه اي كاركنان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. هم چنين بين عدالت سازماني در ابعاد توزيعي، تعاملي و رويه اي با رشد حرفه اي كاركنان رابطه مثبت و معناداري مشاهده شد. در تبيين اين رابطه مي ‌توان گفت با افزايش و يا كاهش هر يك از ابعاد سلامت و عدالت سازماني مي ‌توان روند افزايشي و يا كاهشي براي رشد حرفه اي كاركنان را پيش بيني نمود.

This descriptive correlational study explored the relationship of organizational health and justice to staff professional development in education organizations. The population included all the staff in Education Organizations in four districts of Karaj city (n=600). A sample (n=235) was selected through systematic random method in accordance with Cochran formula. Research instruments were three questionnaires of organizational health (Hoy & Tarter, 2000), organizational justice (Moren & Niof, 1993; Moren, 1993; Moren, 1991; Moren, 1991), and professional development (Akfelit & Kof, 2005). Pearsonʹs correlation analysis was run to analyze data. Results indicated that there was a significantly positive correlation between organizational health dimensions (institutional, technical, and administrative) and organizational justice dimensions (distributive, procedural, and interactional) and staff professional development. This implies that the changes in the components of organizational justice and health would predict those in professional development.