بررسي تجربي ارتباط كسري حساب جاري و كسري بودجه ي دولت در ايران و منتخبي از كشورهاي در حال توسعه

An Experimental Study of the Relationship between Budget and Current Account Deficits in Iran and Selected Developing Countries

تراز حساب جاري و تراز بودجه ي دولت از متغيرهاي مهم اقتصاد كلان مي باشند كه چگونگي ارتباط ميان آن ها از سوالات اصلي محققان اقتصادكلان طي سه دهه ي اخير بوده است. لذا، هدف اصلي اين مقاله بررسي تجربي رابطه ميان كسري بودجه و كسري حساب جاري مي باشد. در اين مقاله با استفاده از داده هاي تابلويي 50 كشور در حال توسعه طي دوره ي 2012-1990، از سه روش اقتصادسنجي حداقل مربعات دو مرحله اي جز خطا، گشتاورهاي تعميم يافته سيستمي و آزمون علّيت دوميترسكو- هورلين استفاده شده است. با در نظر گرفتن ساير تعيين كننده هاي تراز تجاري، نتايج نشان داد كه فرضيه ي كسري دوگانه براي كشورهاي در حال توسعه معتبر مي باشد. بنابراين، با توجه به اثرات نامطلوب كسري بودجه و حساب جاري پيشنهاد مي شود كه كشورهاي در حال توسعه با افزايش ماليات، از يك سو به منابع درآمدي پايدار براي تامين مالي كسري بودجه دست يابند و از سوي ديگر، بي ثباتي و كسري حساب جاري خود را نيز كاهش دهند.

As the Current account balance and government budget balance are important macroeconomic variables, the relationship between them have been one of the main questions of Macroeconomic researchers over the past three decades. Therefore, the main objective of this paper is to examine empirically the relationship between budget and current account deficits. Using panel data of 50 developing countries over the period of 1990-2012, three econometrics methods (Error Components Two-Stage Least Squares, System Generalized Method-of-Moments and Dumitrescu-Hurlin granger causality test) have been employed in this study. The results showed that the twin deficit hypothesis is valid for developing countries. Therefore, due to the adverse effects of budget and current account deficits, it is suggested that developing countries can increase taxes to achieve stable revenue sources for financing the budget deficit, and to reduce their own instability and current account deficit.