بررسي مقايسه‌اي سلامت روان در دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه معتاد و غير معتاد به اينترنت در شهرستان دزفول

Introduction: Inappropriate usage of technology, particularly Internet, can affect individuals’ physical and mental health and behavior. Therefore, this study aimed to examine mental health of female

مقدمه: از آنجا كه استفاده نامناسب از تكنولوژي بخصوص اينترنت مي‌تواند بر سلامت روان و جسم، رفتار و كردار انسان تاثير نامناسبي بگذارد، هدف از پژوهش حاضر، بررسي سلامت روان بين دانش‌آموزان دختر معتاد و غير معتاد به اينترنت مقطع متوسطه شهر دزفول در سال 1393 بود. مواد و روش: مطالعه‌ مقطعي حاضر از نوع علي-مقايسه اي بود كه بر روي كليه دانش‌آموزان دختر دبيرستاني شهر دزفول در سال تحصيلي 92-93 انجام شد. 250 نفر از دانش‌آموزان به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله اي انتخاب شدند. بعد از جمع آوري پرسشنامه‌ها، تجزيه و تحليل بر روي 216 پرسشنامه صورت گرفت. ابزار سنجش در اين پژوهش آزمون‌هاي سلامت عمومي گلدبرگ(28GHQ-) و اعتياد به اينترنت يانگ (IAT) بود. جهت تجزيه و تحليل نيز با استفاده از نرم افزار SPSS 18 از روش‌هاي آماري توصيفي، تحليل واريانس چند متغيري و آزمون تعقيبي شفه استفاده شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه 8/28 و 8/3 درصد از دانش‌آموزان در سطح متوسط و شديد به اينترنت اعتياد داشتند. 5/7 درصد مستعد اعتياد به اينترنت بودند. بين اعتياد به اينترنت در دانش‌آموزان و نشانگان جسمي (02/0=P ,32/3F= ) و اضطراب (0001/0=P ,28/6F= ) از ابعاد سلامت روان ارتباط وجود داشت. همچنين نتايج آزمون مانوا نشان داد كه بين دانش‌آموزان دختر معتاد به اينترنت و عادي از لحاظ سلامت روان تفاوت معني‌دار وجود داشت (03/0=P ,11/6F= ) و دانش‌آموزان دختر معتاد به اينترنت سطح سلامت رواني پايين‌تري داشتند. بحث و نتيجه‌گيري: باتوجه به نتايج بدست آمده، سلامت رواني دختراني كه درجات مختلفي از اعتياد به اينترنت را دارند در خطر بيشتري است كه به ترتيب مستعد اختلال در عملكرد اجتماعي، اضطراب و افسردگي مي باشند پس توجه ويژه مسيولين به اين گروه ضروري است.

Introduction: Inappropriate usage of technology, particularly Internet, can affect individuals’ physical and mental health and behavior. Therefore, this study aimed to examine mental health of female Internet-addict or non-addict high school students in Dezful in 2014. Methods: This causal-comparative, cross-sectional study was conducted on all female high school students in Dezful in the academic year 2013-2014. In this study, 250 students were selected through multistage random sampling. After collecting the questionnaires, 216 questionnaires were selected for analysis. The study data were collected using Goldberg’s General Health Questionnaire (GHQ-28) and Youngʹs Internet Addiction Questionnaire (IAT). The data were entered into the SPSS statistical software (v. 18) and were analyzed using descriptive statistics, multivariate analysis of variance (MANOVA), and Scheffe post hoc test. Results: The results showed that 28.8% and 3.8% of the students were addicted to Internet moderately and severely, respectively. In addition, 7.5% of the participants were prone to Internet addiction. A significant relationship was found between Internet addiction and physical symptoms (F=3.32, P=0.02) and anxiety (F=6.28, P=0.0001). Besides, the results of MANOVA revealed a significant difference between the Internet addicts and non-addicts regarding mental health (F=6.11, P=0.03) and Internet-addicts had lower mental health levels. Conclusion: According to the results, mental health was at risk among the girls with different degrees of Internet addiction and they were susceptible to social dysfunction, anxiety, and depression. Thus, the authorities are recommended to pay special attention to this group of population.