اصلاح سوگيري پيش‌توجه در مصرف‌كنندگان سيگار: تعميم ابزاري و محركي

Pre-attentional Bias Modification in Smokers: Generalization to a New Stimulus and Task Paradigm

هدف: سوگيري پيش توجه به اين اشاره دارد كه هنگام رقابت چندين محرك در كسري از ثانيه، بدون هشيار شدن محتواي محرك براي تصرف توجه، كدام محرك مي‌تواند توجه فرد را به خود جلب كند. ادبيات پژوهشي اهميت "سوگيري پيش توجه" به محرك‌هاي مرتبط با اعتياد در ادامه مصرف و همچنين عود افراد ترك كننده را تاييد مي‌كنند. در پژوهش حاضر، اصلاح سوگيري توجه در كاهش سوگيري پيش توجه افراد سيگاري و همچنين تعميم ابزاري (به استروپ) و محركي بررسي شد. روش: در اين مطالعه، دو گروه مصرف‌كننده سيگار (كنترل و اصلاح سوگيري توجه) با استفاده از نرم‌افزار پروب دات و استروپ با محرك‌هاي واژه و تصوير از نظر ميزان سوگيري توجه (600 ميلي‌ثانيه) و سوگيري پيش توجه (200 ميلي‌ثانيه) در سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري سنجيده شدند. گروه كنترل بين پيش آزمون و پس آزمون مداخله‌اي خنثا دريافت كرد، درحالي‌كه گروه اصلاح سوگيري توجه با فرآيند اصلاح سوگيري توجه مورد مداخله قرار گرفت. يافته‌ها: يافته‌ها حاكي از آن است كه مداخلات در پس آزمون سوگيري پيش توجه، پس آزمون و پيگيري سوگيري توجه استروپ و پس آزمون و پيگيري سوگيري توجه به محرك‌هاي جديد باعث تفاوت معنادار دو گروه شده‌ است. نتيجه‌گيري: نتايج نشان داد كه اصلاح سوگيري توجه در سه سطح كاهش سوگيري پيش توجه، تعميم ابزاري و تعميم محركي موثر است. اين مهم مي‌تواند نويدبخش تعميم اين مداخلات به زندگي واقعي شركت‌كنندگان باشد

Introduction: Pre-attentional bias happens when several stimuli compete to grasp attention in fraction of a second, and without a conscious experience one stimulus attracts the attention. The existing literature has emphasized on the importance of pre-attentional bias as a potential cue-related factor in the process of drug addiction when abuse and relapse take place. This investigation was an attempt to propose attentional bias modification as a tool to decrease pre-attentional bias and to generalize it to a new stimulus and task (stroop test) paradigm among cigarette smokers. Method: Two groups of cigarette smokers (control and attentional bias modification) were enrolled to have their attentional bias (600 ms) as well as pre-attentional bias (200 ms) measured in response to the stimuli such as words and pictures using dot-probe and Stroop tasks. Between pre-test and post-test, the control group received a neutral training, while the attentional bias modification group subjected an attentional bias modification training. Results: Findings indicated a significant difference between the two groups on post-test in terms of both attentional and pre-attentional bias when Stroop task was used upon attentional bias to novel cues in post-test and follow up. Conclusion: This study demonstrated the efficient generalization of attentional bias modification training in decreasing pre-attentional bias in a new stimulus and task paradigm. It seems the attentional bias modification training can potentially be generalized into the real life context