تعاملات و ارتباطات اجتماعي و علمي در دانشگاه صنعتي شريف از نظر دانشجويان

Social and scientific communications in Sharif University: studentsʹʹ points of view

ارتباطات يكي از سازكارهاي اصلي در توليد علم و مورد توجه جامعه شناسان علم است. ارتباط و كنش متقابل جوهره رشد علمي است. تعامل و ارتباط بين دانشجويان و استادان نيز يكي از اصلي ترين عرصه هاي ارتباطات در آموزش عالي و مهم ترين سرمايه دانشگاهي محسوب مي شود. در اين پژوهش چگونگي تعاملات و ارتباطات اجتماعي و علمي در دانشگاه صنعتي شريف بررسي شد. اين پژوهش از نوع كمّي بود و به صورت پيمايشي انجام شد. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف بود كه 150 نفر از آنان به صورت تصادفي انتخاب شدند. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ارتباط اجتماعي و علمي ميان دانشجويان بيش از حد متوسط، اما ارتباط استادان با دانشجويان در هر دو مورد (علمي و اجتماعي) پايين است. ارتباط علمي دانشجويان با يكديگر بر حسب جنسيت به طور معنادار متفاوت بود؛ يعني ارتباط علمي بين زنان نسبت به مردان بيشتر بود، اما ارتباط اجتماعي دانشجويان با يكديگر و ارتباط اجتماعي و علمي استادان با دانشجويان بر حسب جنسيت دانشجويان تفاوت معنادار نداشت. بر اساس يافته هاي پژوهش معلوم شد كه بين ارتباط اجتماعي و ارتباط علمي استادان با دانشجويان با مقطع تحصيلي دانشجويان رابطه وجود دارد، بدين معنا كه هرچه مقطع تحصيلي دانشجويان بالاتر باشد، استادان رابطه اجتماعي و علمي بهتر و بيشتري با آنان دارند. سطح احتمال معناداري در همه نتايج به دست آمده بيش از 99 درصد بود.

Communication is one of the main mechanisms for developing science and considered important among science sociologists. Communication and interactions are essence of science growth. The interaction and communication among students and faculties are regarded also as most important university assets. In this study, the ways of social and scientific interactions and communications of Sharif Universityʹs student was investigated. A quantitative survey research method was chosen for this study. The statistical population included all Sharif University’s students from whom 150 students were randomly selected. Research findings indicated that scientific and social interactions among students were above average, but communication between faculties and students in both scientific and social were low. Studentsʹʹ scientific communication with each other in terms of gender was significantly different. Scientific communication among girls was higher than boys. But studentsʹ social communications with each other and scientific and social communication of faculties with students in terms of gender were not significantly different. The findings of the present study also indicated a correlation between the facultiesʹ social and scientific communication with students in terms of studentsʹ educational level. According to these findings the faculties had better scientific and social interactions with the students with higher educational level. Keywords: Scientific community, Scientific interactions, Social communications, College student, Faculty, University, Science development.