ارايه مدل بازارگرايي در صنعت بانكداري ايران با استفاده از روش دلفي

Providing a Model of Market Orientation in the Iranian Banking Industry Using the Delphi Method

درمقاله حاضر هدف ارايه مدلي از بازارگرايي در صنعت خدمات بانكي بوده است. در اين راستا مطالعات انجام شده در زمينه بازارگرايي در ايران و جهان بررسي شده و پيشايندها، پيامدها و متغيرهاي مرتبط با آن ارايه شده در مقالات مختلف استخراج گرديده است. در اين مطالعه علاوه بر بازارگرايي در سطح سازمان بازارگرايي فردي نيز مورد مطالعه قرار گرفته است و پيشايندهاي آن شناسايي شده است. پژوهشگران ضمن مطالعه گسترده در زمينه پيشايندها و پيامدهاي بازارگرايي و عوامل مرتبط با آن در سازمان، با استفاده از روش دلفي اقدام به شناسايي مواردي از پيشايندهاي داخلي و خارجي بازارگرايي نموده‌اند كه در مقالات و مطالعات گذشته مورد آزمون و بررسي قرار نگرفته‌اند. تعداد 24 نفر از پژوهشگران و صاحبنظران دانشگاهي و صنعت بانكداري كشور در انجام اين تحقيق همكاري تام داشته‌اند. در مجموع روش دلفي پس از 4 مرحله منجر به اتفاق نظر شركت كنندگان و ارايه مدل گرديده است. انجام اين پژوهش منجر به ارايه يك مدل كيفي از بازارگرايي شامل پيشايندها و عوامل محيطي موثر بر رابطه بين بازارگرايي و عملكرد شده است.

In the present article, the aim is providing a model of market orientation in the Iranian banking industry services. In this regard, studies in the field of market orientation and its antecedents, outcomes and related variables were investigated. In addition to organizational level of market orientation, individual level was also studied and its antecedents were identified. We extensively studied the antecedents and consequences of market orientation and its related factors in the organization, next Delphi method used to identify the internal and external antecedents that previous and studies have not tested and evaluated them. 24 people from academia, researchers and experts in the banking industry had a total collaboration. Overall, the Delphi method led to the consensus of the participants. The study results provided a qualitative model including the antecedents of market orientation and environmental factors affecting the relationship between market orientation and performance.