مباني فلسفي تربيت سياسي از منظر جان لاك و امام خميني(ره)

Philosophical foundations of political education from the perspective of John Locke and Imam Khomeini

تربيت سياسي به عنوان فرايندي كه دانش‌ها، ارزش‌ها و نگرش‌هاي نظام سياسي را به نسل نو منتقل و موجبات ثبات و پايداري آن نظام را فراهم مي‌سازد، از مهم‌ترين ابعاد تربيت و از ضروري‌ترين مقوله‌هايي است كه از ديرباز مورد توجه فيلسوفان و متفكران مختلف قرار گرفته است. با توجه به تاثير تربيت سياسي از مباني فكري و فلسفي هر جامعه، اين مقاله درصدد است تا با استفاده از روش توصيفي و تحليلي و با رويكرد تطبيقي مباني فلسفي اين نوع تربيت را از منظر جان لاك به عنوان پيشگام و بنيانگذار ليبراليسم سياسي؛ كه سعي وافري بر توجيه آرا سياسي اش بر نصوص كتاب مقدس مسيحيان نموده است، و امام خميني(ره) به عنوان نظريه پرداز و بنيانگذار نظام سياسي نوين مبتني بر فلسفه سياسي اسلامي را مورد بررسي قرار دهد. بر اساس اين پژوهش ضمن وجود برخي مشابهت‌ها و همپوشاني‌ها در مفاهيم مرتبط با سياست و تربيت سياسي همچون مقبوليت مردمي نظام سياسي، اما از حيث مباني نقاط افتراق فراواني مشاهده شد. يكي از اساسي‌ترين اين افتراقات مبنايي را مي‌توان در محوريت توحيد در تمام شيون سياست و فعاليت‌هاي تربيتي و سياسي در انديشه امام و فقدان اين بنيان نظري در انديشه جان لاك دانست.

Political education as a transfer process of knowledge, values and attitudes of the political system to the new generation and Brought some stability and durability the system, is The most important aspect of education and most essential issue that has long been of interest to philosophers and thinkers. Due to the impact of the political education from the ideological and philosophical foundations of society, this paper attempts to Study and research by the use the descriptive and analytical methods and Comparative Analysis, philosophical foundations of this education from the perspective of John Locke as a pioneer and founder of liberalism and imam Khomeini as a founder and theorist of modern political government, Which is based on political philosophy of Islam. Based on this research, there are some similarities and overlap in the concepts related to politics and political education among this two thinker, but In view of the philosophical bases, the differentiation frequency was observed. One from the most basic fundamental differences is the centrality of Towhid in all aspects of politics and political and educational activities of the Imam and the lack of this theoretical foundation in Locke’s thought.