شماره ركورد :
749046
عنوان مقاله :
تحليل صدرايي از رابطه علّيت و حذف ماهيات
عنوان فرعي :
Sadraian Analysis of Causality and Removing of Quiddities
پديد آورندگان :
شكر، عبدالعلي 1345- نويسنده دانشگاه شيراز- دانشكده الهيات و معارف اسلامي- بخش فلسفه و كلام اسلامي shokr, abdolali
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 16
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
47
تا صفحه :
62
كليدواژه :
ماهيت , مفهوم , وجود رابط , ملاصدرا
چكيده فارسي :
با اثبات اصالت وجود و اعتباريت ماهيت توسط ملاصدرا، وجود محور بحث‌ها قرار گرفت؛ اما رسوبات مباحث ماهوي همچنان در ميان اين مباحث به چشم مي‌خورد. ملاصدرا بر مبناي اصالت وجود و نيز تحليل رابطه علّي و معلولي، تقسيمي دو ضلعي از وجود ارايه كرد و بر اساس آن وجود را به رابط و مستقل تقسيم نمود. وجود معلول يا رابط، عين ربط و تعلق به علت خود به شمار مي‌رود و در واقع يك حقيقت حرفي و ربطي است و هيچ گونه استقلالي از خود ندارد. اين تحليل، پيامدهايي در مباحث فلسفي خواهد داشت؛ از جمله اينكه وضعيت ماهيت به كلي دگرگون مي‌شود؛ زيرا تمام وجودات ممكن كه ماهيت از آن‌ها انتزاع مي‌شود، مصداق وجود رابط خواهند بود و استقلالي نخواهند داشت. در اين صورت ديگر نمي‌توانند در جواب چيستي اشيا بيايند؛ زيرا تا چيزي استقلال وجودي يا مفهومي نداشته باشد، شايستگي ندارد تا در جواب ماهو بيايد. اين به معناي حذف ماهيات و اندراج آن‌ها در حوزه مفاهيم است. ماهيت به معناي «ما يقال في جواب ما هو» مستلزم استقلال در مفهوميت است، در حالي كه حقيقت ربطيِ ممكنات اين استقلال را از آن‌ها سلب مي‌كند. در نتيجه آنچه درباره ماهيات گفته مي‌شود، به مفاهيم استناد مي‌يابد. ماهيت به معناي «ما به الشي هو هو» نيز به كار مي‌رود كه بر مبناي اصالت وجود، تنها شامل وجود مي‌شود و از حيطه ماهيت خارج است.
چكيده لاتين :
Proving the principality of the existence and the fiction of the quiddity by Mulla Sadra, the existence became the focus of the disputes, but the effects of the quiddity discussions can be seen among these topics. Mulla Sadra has provided a division of two sides from the existence based on the principality of the existence and the causal relation and he has divided the existence into copulative and inhering existence based on this rule. Copulative existence is the same as relation to its cause and in reality it has a connective nature and has no independence of its own. This analysis will have consequences on philosophical issues, including the complete alteration of the situation of the quiddity, because all possible existents that the quiddity is abstracted of them will become the applications of the copulative existence and have no independence of its own. So, they cannot be mentioned in response to the question of the nature of things, because nothing has the worthy of coming in response of quiddity unless they have existential or conceptual independence. This means that quiddities are removed and come under the scope of the concepts. Quiddity in the meaning of “that comes in response of the nature of the thing,” requires independence in concept, while the copulative truth of the contingent things takes the independence of them. Thus, what is said about essences is attributed to the concepts. On the base of the principality of the existence, quiddity in the meaning of “thing in itself” also includes only the existence and it is outside of the realm of quiddity. Key words: Concept, Quiddity, Copulative existence, Mulla Sadra.
چكيده عربي :
بعد ما اثبت ملّا صدرا اصاله الوجود واعتباريّه الماهيّه، صار الوجود مدار المباحث، لكن استمرّت عوارض المباحث الماهويّه كما دارت في المباحث الفلسفيّه. لقد عرض ملّا صدرا معوّلًا علي اصاله الوجود وكذلك علي اساس الرابطه العلّيّه والمعلوليّه تقسيمًا ثناييًّا وعلي هذا الاساس قسم الوجود الي الرابط والمستقلّ. والوجود الرابط او المعلول يكون عين الربط والتعلّق الي علّته وفي الواقع يكون حقيقه حرفيّه وربطيّه ولا يكون له استقلالًا اطلاقًا. من المعلوم هذا التحليل يكون له آثار في المباحث الفلسفيّه ومن جمله هذه الآثار هي تغيير لحاظ الماهيّه بشكل عامّ، لانّ جميع الوجودات الممكنه التي تنتزع الماهيّه عنها تكون مصداقًا للوجود الرابط ولا استقلال لها. والدليل علي ذلك هو انّه حينما لا يكون لشي استقلالًا وجوديًّا او مفهوميًّا، لا يستحقّ ان يقع في جواب ما هو. وهذا معناه حذف الماهيّات واندراجها في حقل المفاهيم. ولا ريب في انّ الماهيّه التي بمعني «ما يقال في جواب ما هو» يستلزم الاستقلال في المفهوميّه والحال انّ حقيقه الممكنات الربطيّه تسلب الاستقلال عنها، فما يذكر حول الماهيّات يستند الي المفاهيم. والذي تجدر الاشاره اليه انّ الماهيّه لها معني آخر وهو «ما به الشي هو هو» وعلي اساس اصاله الوجود، هذا المعني يشمل الوجود ويخرج من صعيد الماهيّه اطلاقًا. المفردات الرييسه: المفهوم، الماهيّه، وجود الرابط، ملّا صدرا.
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
عنوان نشريه :
آموزه هاي فلسفه اسلامي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 16 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت