عنوان مقاله :
بررسي قرارداد مشاركت مدني بانك مركزي از ديد قواعد فقهي
عنوان فرعي :
Examining Central Bank’s Civil Participation Contract in the Viewpoint of Jurisprudential Rules
پديد آورندگان :
نظرپور، محمدنقي نويسنده دانشيار گروه اقتصاد دانشگاه مفيد. , , ملاكريمي، فرشته نويسنده پژوهشگر پژوهشكده پولي و بانكي. ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 57
كليدواژه :
مشاركت مدني , قواعد فقهي معاملهها , قاعده انصاف , قاعده شرط
چكيده فارسي :
قرارداد مشاركت مدني يكي از پركاربردترين روشهاي تخصيص منابع بانكي است. به كارگيري اين شيوه در بانكداري اسلامي به رعايت ضوابط و موازين فقهي در مرحله انعقاد و اجراي قرارداد مشروط است. با توجه به مشكلهايي كه در قراردادهاي بستهشده بين بانك و مشتريان وجود داشت، بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران در سال ????، قرارداد مشاركت مدني را به صورت قراردادي يكسان تنظيم و جهت اجرا براي تمام بانكها ابلاغ كرد.
پرسش اصلي مقاله اين است كه آيا قرارداد مشاركت مدني تنظيمشده به وسيله بانك مركزي با قواعد عمومي و اختصاصي معاملهها تطابق دارد يا خير؟ مقاله به روش وصفي و تحليل محتوا و با استفاده از منابع فقه اماميه به دنبال اثبات اين فرضيه است كه اگرچه در تدوين قرارداد مشاركت مدني، در رعايت قواعد فقهي كوشش شده است اما همچنان اشكالهاي جدي دارد كه بيتوجهي به آن مشروعيت قرارداد را مخدوش كرده و بازبيني دوباره اين قرارداد را در جهت احراز مشروعيت آن گوشزد ميكند. نتيجههاي به دست آمده از آن حكايت دارد كه مخالفت با مقتضاي عقد، اكل مال بالباطل و ربويبودن شرط تضمين سود در ماده يازده برخي از اشكاهاي جدي قرارداد است كه ميتوان با اريه راهكارهايي برطرف كرد.
چكيده لاتين :
Civil participation contract is one of the highly used methods in banking resources allocation. Using this method in Islamic banking is contingent upon the jurisprudential measures and standards’ being observed in the phase of concluding and enforcing the contract. Given the problems in the contracts between banks and their customers, Iranian central bank, in 1392, formulated civil participation contract as a uniform one and ordered the banks to enforce it.
Our main question, here, is that whether this contract formulated by the central bank is consistent with the general and special regulations of transactions. Using descriptive and content analysis method, and examining the sources of Imamiah jurisprudence, the present article tries to prove the hypothesis that although it has been tried to observe the jurisprudential rules in formulating the civil participation contract, it still suffers from some important defects, neglecting which will undermine the contract’s legitimacy. The results imply that inconsistency with the contract’s necessities, illegitimately earning property, and profit guaranteeing provision’s being usurious are some of the important defects of the contract, which could be resolved exploiting proper solutions.
چكيده عربي :
عقد المشاركه الاستثماريه هو احد الطرق الاكثر استخداما لتخصيص الموارد المصرفيه. استخدام هذا العقد في المصرفيه الاسلاميه يخضع للقواعد والمبادي الفقيه في مرحله ابرام وتنفيذ العقد. نظرا للمشاكل الموجوده في العقود المبرمه بين البنوك والزباين، قام المصرف المركزي لجمهوريه ايران الاسلاميه عام 1392 بتدوين اطار موحد لعقد المشاركه الاستثماريه كما قام بارسالها الي جميع البنوك للتشغيل والتنفيذ. والسوال الرييس هو هل اتفاق الشراكه الاستثماريه التي دونه المصرف المركزي يلايم القواعد العامه والخاصه للتداولات ام لا؟ تسعي هذه المقاله بمساعده اسلوب وصفي و منهج تحليل المحتوي وباستخدام الموارد الفقهيه لاثبات هذه الفرضيه "علي الرغم من بذل الجهود في تدوين اتفاقيه شراكه المدني لان يتوافق مع القواعد الفقهيه ، ولكن توجد فيها عيوب خطيره، تجاهلها تنقض شرعيه الاتفاق و توجب اعاده النظر فيها من اجل اقامه شرعيتها". واظهرت النتايج ان المعارضه لمتطلبات العقد و اكل مال بالباطل ووجود شرط ربوي لضمانه الربح في الماده 11 هي من اهم المشاكل الخطيره التي يمكن حلها مع الحلول المقترحه.
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
عنوان نشريه :
اقتصاد اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 57 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان