بازانديشي دادرسي دادگرانه در پرتو اصل هم ترازي حق هاي بزه ديده و متّهم

Rethinking of Fair Trial in the Light of Balance Principle of Rights of Victim and Accused

دادرسي دادگرانه در تعريف سنّتي خود عبار ت است از رسيدگي يك مرجع يا دادگاه صلاحيت دار قانوني با پيش بيني تضمين هايي شكلي براي حمايت از حق هاي متّهم بر پايه رعايت كرامت انساني و بي گناهي او. اين مقاله با اين استدلال كه داد و دادگري و دادگستري چه بر پايه قانون و چه با معيارهاي عدالت و انصاف، شناساي ي ح قهاي بز هديده و متّهم در رسيدگ يهاي جنايي را ايجاب بازانديشي كن د. « تعريف تجويزي » به يك « تعريف هستاري » مي كنند، مي كوشد دادرسي دادگرانه را از در نخستين تعريف، رعايت كرامت انساني متّهم با فرض بي گناهي او دو ركن زيربنايي و وجود يك مرجع يا دادگاه صلاحيت دار قانوني و تضمين هاي شكلي براي رعايت حق هاي متّهم دو ركن روبنايي دادرسي دادگرانه شناخته مي شوند. مقاله نتيجه گيري مي كند كه با تو ? جه به ملازمه گريزناپذير ح قهاي بزه ديده و متّهم، تعريف دادرسي دادگرانه را بايد چنين بازانديشي كرد: رسيدگي يك مرجع يا دادگاه صلاحيت دار قانوني با پيش بيني تضمين هاي شكلي براي رعايت هم تراز ح قهاي بز هديده و متّهم با رعايت كرامت انساني هر دو و با فرض بي گناهي متّهم.