كهن ترين مكتوبات غير اسلامي درباره ظهور اسلام و قرآن

جستجوي تاريخي درباره «پيامبر(ص)» در تحقيقات معاصر غرب، از اواسط قرن نوزدهم ميلادي و با نوشته هاي ميور، اشپرنگر و گلدتسيهر آغاز شد. اين عده بسياري از روايات اسلامي مربوط به زندگي پيامبر(ص) را ساختگي دانستند. اين راه را ونزبرو ادامه داد، او معتقد بود فرايند پيدايش اسلام همچون «تاريخ نجاتِ» اتفاق افتاده در يهوديت است و از ميانه قرن دوم به بعد رخ داده است. كِرونه و كوك نيز در هاجَريسم اظهار كردند كه به منظور تشخيص صحت تاريخي وقايع اسلام، بايد در منابع خارج از حوزه اسلام (شواهد خارجي) كنكاش كرد. برخي «شكاكان نوين» همچون نِوو و اُهليش بسيار افراط كرده و وجود تاريخي پيامبر(ص) را به كلي مجعول مي دانند. هدف اين مقاله، معرفي بخشي از شواهد غيراسلامي درباره ظهور اسلام در منطقه خاورميانه است كه برخي محققان غربي؛ همچون هويلَند گرد آورده اند و به يوناني، سرياني، قبطي، ارمني، لاتين، يهودي، فارسي و چيني تاليف شده است. دستاورد اين مقاله از تصوير اسلام در منابع غيراسلامي، غالباً با منابع اسلامي موافق است. در مقاله حاضر، برخي از كهن ترين مكتوبات غيراسلامي، كه از سال 634 تا حدود 700م تاريخ گذاري شده و درباره ظهور اسلام، پيامبر اكرم(ص)، عقايد اسلامي يا قرآن نكته اي در بر دارند، معرفي شده اند.