شيوع چاقي و اضافه وزن در كودكان و ارتباط آن با چاقي والدين در شهر بيرجند

Prevalence of overweigh and obesity in 2-5 year olds and its relationship with parental obesity

زمينه و هدف: چاقي، يك بيماري چندعاملي است كه عوامل مختلف محيطي و ژنتيكي در آن نقش دارند. هدف از اين مطالعه، تعيين شيوع چاقي و اضافه وزن در كودكان و ارتباط آن با چاقي والدين در بيرجند بود. روش تحقيق: اين مطالعه مقطعي، در سال 1388، روي 500 كودك 2 تا 5 ساله مهدكودك‌هاي شهر بيرجند كه به‌روش سرشماري انتخاب شده بودند و نيز روي والدين آنها انجام شد. قد و وزن كودكان و والدين آنها، به‌روش استاندارد اندازه‌گيري شد و نمايه توده بدني آنها محاسبه گرديد. كودكان با BMI بين صدك 85 تا 95 داراي اضافه وزن و با BMI بالاتر از صدك 95 به‌عنوان چاق در نظر گرفته شدند. در مورد والدين، BMI 25 تا 29 به‌عنوان «اضافه وزن» و BMI مساوي يا بيشتر از 30 به‌عنوان چاقي در نظر گرفته شد. داده‌ها در نرم‌افزار SPSS (ويرايش 13) وارد و با استفاده از آزمون كاي‌دو و ضريب همبستگي پيرسون، در سطح معني‌داري 05/0 ?=تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: شيوع چاقي در كودكان 6/7% (3/6 دختران و 8/8 پسران) و شيوع اضافه وزن 6/10% (7/11 دختران و 6/9 پسران) بود. 2/44% پدران و 2/30% مادران داراي اضافه وزن و 8/7% پدران و 8/6% مادران چاق بودند. شيوع چاقي و اضافه وزن در فرزندان مادران با BMI نرمال، 15% و در مادران داراي اضافه وزن و يا چاق 24% تعيين گرديد. شيوع چاقي و اضافه وزن در فرزندان پدران نرمال 4/15% و با پدران داراي اضافه وزن و چاق 8/20% برآورد گرديد؛ بنابراين ارتباط مثبت و معني‌داري بين BMI فرزندان با BMI پدر و مادر مشاهده گرديد (11/0r= و 12/0r= و 05/0P < ). نتيجه‌گيري: با توجه به ارتباط مثبت و معني‌دار چاقي كودكان و والدين، آموزش خانواده‌ها براي اصلاح الگوهاي تغذيه‌اي و رفتاري و پايش وزن كودكان به‌ويژه در خانواده‌هاي چاق اهميت دارد.

Background and Aim: The aim of the current study was to determine prevalence of obesity and overweight in 2-5 year olds and its association with parental obesity in Birjand Materials and Methods: This descriptive - analytical study was conducted on five hundred2-5 year olds of Birjand kindergartens and their parents in 2009. Height, weight, and BMI of the subjects were measured using standard methods. In the children, BMI of 85-95 percentile were taken as overweight and BMI?95 percentile for age and sex were accounted as obese .Regarding parents, BMI of 25-29 were considered as overweight and BMI?30 as obesity. .The obtained data was analyzed by means of SPSS software (V: 13) at the significant level of ?=0.05. Results: Prevalence of obesity in children was 7.6% (6.3% in girls, 8.8% in boys) and that of overweight was 10.6% (11.7% in girls, 9.6% in boys). Out of all fathers and mothers, 44.2% and 30.2% were overweight, respectively; and also 7.8% of fathers and 6.8 of mothers were obese. Prevalence of overweight and obesity in children of mothers with normal BMI were 15%, but in those having overweight and obese mothers it was 24%. This prevalence was 15.4% in children with normal BMI fathers and in children having overweight and obese fathers it was 20.8%. It was found that there was a significant positive association between children’s BMI and that of their parents (r=0.11, r=0.12, P < 0.05). Conclusion: Given the significant and positive correlation between childrenʹs and their parents’ obesity, it is important to educate Families to improve their eating patterns and life styles for weight control in their children, particularly in those having obese members.