تاثير رضايت شغلي بر تعهد عاطفي كاركنان وزارت ورزش و جوانان

The Effect of Job Satisfaction on Affective Commitment of Employees in Ministry of Sport and Youth

هدف پژوهش حاضر تعيين تاثير رضايت شغلي بر تعهد عاطفي كاركنان وزارت ورزش و جوانان بود. جامعه آماري تحقيق حاضر شامل تمام كاركنان وزارت ورزش و جوانان كشور در سال 1393 برابر 772 نفر بود. 256 نفر از كاركنان وزارت ورزش و جوانان با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي ساده، به‌عنوان نمونه پژوهشي انتخاب شدند، سپس به پرسشنامه هاي رضايت شغلي هارتلاين و فرل (1996) و پرسشنامه تعهد عاطفي موداي و همكاران ( 1979)پاسخ دادند. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها، از آزمون تحليل عامل تاييدي مرتبه اول، تحليل عاملي مرتبه دوم و مدل معادلات ساختاري استفاده شد و همچنين از چند شاخص نيكويي برازش استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد كه رضايت شغلي بر تعهد عاطفي تاثير مستقيم و با شدتي قوي دارد و با توجه به ميزان تاثير (61/0= B) به ازاي يك واحد تغيير در رضايت شغلي كاركنان، 61/0 واحد در تعهد عاطفي آنها تغيير به‌وجود مي‌آيد. بنابراين با افزايش رضايت شغلي دلبستگي عاطفي كاركنان براي مشاركت در سازمان افزايش مي يابد.

The aim of this study was to determine the effect of job satisfaction on the affective commitment of employees in Ministry of Sport and Youth. All employees of Ministry of Sport and Youth in 2015 comprised the statistical population (N=772). Random sampling method was used and finally 256 people were selected as sample. 256 employees were selected as the sample by simple random sampling method and they responded to Job Satisfaction Questionnaire by Hartlin and Ferrell (1996) and Affective Commitment Scale by Mowday et al. (1979). Confirmatory factor analysis of first order, factor analysis of second order and structural equation modeling as well as some indexes of goodness of fit were used to analyze the data. The results showed that job satisfaction had a direct and intensive effect on affective commitment (B=0.61), that is to say a unit of change in job satisfaction changed 0.61 unit in affective commitment. Thus, an increase in job satisfaction increased employeesʹ emotional attachment to participate in the organization.