بررسي تاثير سياست هاي مالي و مالياتي بر تجارت بخش كشاورزي در ايران

Market Mechanism or Democracy: Which Comes First?

سياست‌گذاري اقتصادي به مجموعه اقدامات و دخالت هاي دولت در اقتصاد به منظور تحقق اهداف اقتصادي- اجتماعي معين براي عبور از وضع موجود و رسيدن به وضع مطلوب اطلاق مي شود. سياست مالي، از جمله مواردي است كه نظام مالي دولت را از نظر درآمدها و هزينه ها تحت تاثير قرار مي دهد تا با استفاده از ابزار آن، دولت بر متغيرهاي كلان اثر گذار باشد. با توجه به اينكه بخش كشاورزي در ايران، از جمله بخش هاي اقتصادي مهم كشور ايران است و اتخاذ سياست هاي مالي مي-تواند بر توليد و به تبع آن صادرات و واردات اين بخش موثر باشد. اين پژوهش حاضر به بررسي اثر سياست هاي مالي دولت طي دوره(1388-1350) بر تجارت بخش كشاورزي پرداخته است. براي اين منظور با استفاده از مدل هاي اقتصاد سنجي، رابطه بين مخارج دولت و شاخص مالياتي و تجارت محصولات در بخش كشاورزي، در كوتاه مدت و بلندمدت، ارزيابي شد. نتايج نشان داد كه در كوتاه-مدت، مخارج دولت و شاخص مالياتي اثر مثبت بر ارزش صادرات و واردات بخش كشاوري داشته اند، اما در بلند مدت، فقط مخارج دولت، اثر مثبتي بر ارزش صادرات و واردات بخش كشاورزي داشته است و شاخص مالياتي اثر منفي را از خود نشان داده است و اثر آن در بلند مدت بيش‌تر از كوتاه مدت است. بنابراين، پيشنهاد مي شود نظام مالياتي، با استفاده از كاهش نرخ ماليات بر سرمايه گذاري اصلاح شود تا از اين طريق، زمينه لازم براي سرمايه گذاري و توليد بيش‌تر در بخش كشاورزي و به تبع آن افزايش اشتغال در اين بخش فراهم شود.

Economic policies refer to certain government interventions in economy which aims to achieve certain socio-economic targets and to lead the economic sphere from status quo to ideal status. Financial policies are of the most effective economic policies that influence the government financial system and its corresponding macroeconomic variables, both from the revenues and expenditures point of view. Owing to the prominent role of agriculture in the economy of Iran, implementing the respective financial policies would be influential on agricultural production as well as its export and import. Accordingly, this paper attempts to survey the effect of government financial policies on agricultural trade during 1971-2009. For this purpose, the relationship among government expenditure, tax index and agricultural products trade were estimated using econometric models in the short runs and the long runs. The results indicated government expenditure and tax index had positive effect on the value of agricultural products import and export in the short run. Yet, in the long run, only the government expenditure exerted positive impact on the agricultural products import-export value, but the effect of tax index was negative. Consequently, the reformation of the tax system is advised through reducing the rates of tax on investment, to further investment and production as well as to promote employment in agricultural sector.