تاثير سرمايه ي فرهنگي و اجتماعي بر مشاركت شهروندان در تفكيك و جمع آوري زباله هاي خانگي(نمونه مورد مطالعه شهروندان شهر اروميه)

The effects of social and cultural capital on collection and Separation of household waste (Case of study: Residents of the city of Urumia)

ازدياد جمعيت و پيشرفت تكنولوژي و تغيير الگوي مصرف، توليد زباله ي حاصل از فعاليتهاي بشر را افزايش داده است. توليد اين مواد اثرات نامطلوبي بر محيط زيست دارد. مسلماً تفكيك زباله ها مي تواند از ضررهاي زيست محيطي و بهداشتي آن بكاهد، به همين دليل پژوهش حاضر ضمن سنجش ميزان مشاركت خانوارهاي شهر اروميه در تفكيك و جمع آوري زباله هاي خانگي، به تاثير سرمايه فرهنگي و اجتماعي بر آن پرداخته است. روش اين پژوهش، پيمايشي و اطلاعات آن از طريق پرسشنامه محقق ساخته گرداوري شده است. جامعه ي آماري، شامل خانوارهاي ساكن شهر اروميه است كه از بين آنها، 612 نفر به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. پس از جمع آوري پرسشنامه ها، اطلاعات لازم توسط نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از آزمون فرضيه ها نشان مي دهد بين سرمايه ي اجتماعي در مجموع و ابعاد آن (احساس تعلق اجتماعي، انسجام اجتماعي، اعتماد نهادي) با ميزان مشاركت در تفكيك و جمع آوري زباله هاي خانگي در سطح اطمينان 99 % (r=0/401) و سرمايه ي فرهنگي در مجموع و ابعاد آن (بعد ذهني و عيني) با ميزان مشاركت در تفكيك و جمع-آوري زباله هاي خانگي در سطح اطمينان 99% (r=0/334) رابطه معنادار وجود دارد. نتايج حاصل از تحليل رگرسيون چند متغيره نشان مي دهد در مجموع، ابعاد احساس تعلق اجتماعي و اعتماد نهادي و انسجام اجتماعي سرمايه ي اجتماعي و ابعاد ذهني و عيني سرمايه ي فرهنگي توان پيش بيني ميزان مشاركت در تفكيك و جمع-آوري زباله هاي خانگي را داشتند. اين متغيرها 9/23 درصد از واريانس متغير ميزان مشاركت در تفكيك و جمع آوري زباله هاي خانگي را تبيين نمودند.

Overpopulation, technology advancement, and changing consumption patterns have increased waste production from human activities. These materials have negative effects on the environment. The aim of this study was to determine residents’ participation in collection and separation of household waste and the effects that residents’ social and cultural capital have on it in the city of Urumia in the province of Azarbayjan in Iran. The research method was survey and needed data were collected through questionnaires. The sample size was 612 who were selected via multi-stage cluster sampling. Moreover, analyzing data was carried out using the SPSS software. The results indicated that separation and collection of household waste was significantly related to social capital (which consisted of such items like sense of community, social cohesion, institutional trust (r=0.334), and also with cultural capital (that consisted of embodied cultural capital and objectified cultural capital (r=0.401). The results of stepwise multiple regression analysis showed that these variables altogher could explain 23/9 percent of the of variance of residentsʹ participation in separation and collection household waste.