عنوان مقاله :
راز جدال نرسه با بهرام ها از نگاه انسان شناسي فرهنگي
عنوان فرعي :
The Mystery of Long-lasting Quarrel between Narseh and Bahrams: A Cultural Anthropology Perspective
پديد آورندگان :
خُراشادي، سُرور نويسنده دانشجوي دكتري باستان شناسي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران Khorashadi, Sorour , وحدتي نسب، حامد نويسنده دانشيار گروه باستان شناسي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران Vahdati Nasab, Hamed
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1393 شماره 0
كليدواژه :
ازدواج با محارم , بهرامها , حق تباري , انسان شناسي فرهنگي , جامعهشناسي تاريخي , وليعهدي , نرسه
چكيده فارسي :
چگونگي وليعهدگزيني و انتخاب جانشين شاهنشاه از مسايل ابهام آلود ساختار حكومتي ساسانيان است؛ بهگونه ايكه در تاريخ چهارصدساله ي ساسانيان، سرنوشت جانشيني شاهنشاه را جدال ميان دودمان سلطنت، روحانيان قدرتمند مَزديسني و خاندان هاي بزرگ فيودال رقم مي زد. طبق قانون مرسوم ساسانيان، بهطور معمول حق سلطنت از آن "نخست زادگان" بود؛ هر چند در مواردي شاهنشاه به صلاحديد خود حكم به جانشيني فرزند كوچك تر مي داد. يكي از جنجالي ترين رقابت ها بر سر تصاحب تاج و تخت، نبرد ميان نرسه و بهرام ها (بهرام يكم، بهرام دوم و بهرام سوم) است كه به مدت سه نسل، داغ نفاق را بر تارك خاندان سلطنت نهاد. اين درگيري با چنان شدت و حدتي تداوم يافت و چنان بازتاب گسترده اي بر شواهد كتيبه اي، سكه شناختي و نگاركندهاي صخره اي بر جاي نهاد كه نمي توان از آن همچون جدال هاي مرسوم ميان درباريان يا حرص و آزي صِرف براي نيل به سلطنت ياد كرد.
در اين جستار بر آنيم تا دريابيم كه چرا شاهزاده نرسه، پسر شاپور اول با تخطي از قوانين "حق نخست زادگي" و "انتقال سلطنت از پدر به پسر"، مصرانه بر طبل مخالفت كوبيد و طي كشاكش با سه نسل از رقباي خود داعيه ي حق سلطنت سر داد. چه چيز او را چنين محق سلطنت مي نمود؟ راز پايداري و سماجت نرسه تا نيل به پادشاهي چه بود؟ نظر به اين كه اهتمام در پاكي خون و نسب در خانواده، صفت بارز جامعه ي ساساني است، نمي توان تنها به حق پدر تباري شاهزادگان اكتفا كرده و از حق مادرتباري آنان گذشت. "ازدواج با محارم سلطنتي (پادشاه تباري)" در عصر ساساني، خود شاهدي است معتبر بر صدق اين گفتار. از آنجاكه جستار تاريخي ما رويكردي انسان شناسانه دارد و "جامعه-شناسي خانواده" نقطه ي تلاقي تاريخ و انسان شناسي است، به منظور پاسخ گويي به پرسش-هاي يادشده، ناگزير از تفحص در تبارشناسي پادشاهان مورد بحث، حق تباري از منظر انسان شناسي فرهنگي و مقولهي "ازدواج با محارم" از دريچه ي جامعه شناسي تاريخي هستيم. روش پژوهش، مطالعهي تطبيقي ميان منابع تاريخي، مطالعات قوم نگاري و شواهد باستان شناختي با رويكردي
روان- انسان شناختي است. ماحصل اين جستار، پي بردن به حق "دوسر شاه تباري" در امر وليعهدي است كه گويي بر حق "نخست زادگي" شاهزادگان ارجحيت داشته است.
چكيده لاتين :
Selecting crown prince has always been an ambiguous enigma in the Sassanid era. Crown prince nomination had been a matter of debates and sometimes quarrels amongst the royal family, the Magi, and the powerful feudals. According to the primogeniture law, in the Sassanid dynasty, crown prince was a position dedicated to the eldest son. However, documents indicate that sometimes the King himself decided to choose a younger son as his successor. One of the most challenging examples of such exceptional cases is the long-lasting quarrel between Narseh and Bahrams (Bahram I, II, and III) for grasping throne, which lasted for three decades. Naresh (youngest son of Shapur I) clearly violated the Primogeniture law and claimed throne over his older brother (Bahram I) and his successors for more than three decades. This research is trying to answer some key questions in this matter: why did Prince Narseh violate the Primogeniture law and claim the power for about three decades? What were his justifications in pursuing the power? Why did he insist on his solicitation? Here we represent another crucial element in selecting crown prince in the Sassanid dynasty, which is called “blood purity”. This law indicates that princes with double - sided pure blood (paternal and maternal) might have been preferred to the elder ones. This research is based on comparative analysis of historical documents, ethnographic studies, and archaeological data via psyco-anthropological view. It seems that in the Sassanid era, the law of “Royal Biternality” or “Royal Bilateral Descent” was superior to the law of “Primogeniture”.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان