تاثير قصد تحريم بر تصميم خريد در پرتو آميزه بازاريابي

The Impact of Boycott Intention on Purchase Decision through Marketing Mix

تحريم يكي از مسايل پيش‌روي كشور است كه بسياري از ابعاد را به خود اختصاص مي‌دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسي تاثير قصد تحريم بر تصميم خريد در پرتو آميزه بازاريابي براي خميردندان آمريكايي در جامعه مصرف‌كنندگان تهران است. در بررسي حاضر، سه فرضيه مطرح گرديد كه فقط فرضيه سوم مورد پذيرش قرار نگرفت. نمونه‌اي 345 نفري از مصرف‌كنندگان در تهران مورد بررسي قرار گرفت و گردآوري داده با ابزار پرسش‌نامه انجام شد. پرسشنامه از روايي و پايايي لازم نيز برخوردار بود، به طوري كه سه سطح از روايي در آن تاييد گرديد و در خصوص پايايي نيز از فن آلفاي كرونباخ استفاده شد كه نتيجه تقريبي 8/0 را نشان داد. براي تحليل داده‌هاي پرسشنامه نيز از نرم‌افزارهاي آماري و فن تحليل رگرسيون استفاده شده است. بر اساس نتايج پژوهش، مصرف‌كنندگان تهراني قصد تحريم كالاي آمريكايي در سطح ساده خريد را ندارند و سه آميزه بازاريابي، محصول، قيمت و توزيع براي آن‌ها مهم است و ترفيعي در محصولات آمريكايي نمي‌بينند. در خصوص آخرين متغير، يعني تصميم خريد نيز فقط عنصر برند را مهم مي‌دانند و واسطه براي آن‌ها چندان تفاوتي ندارد.

One of the issues Iran is facing with is boycott, which relates to various aspects. The purpose of this paper is to study the impact of boycott intention on purchase decision among consumers of American toothpastes in Tehran through marketing mix. Three hypotheses were formulated, among which the third one was not supported. The sample was 345 American toothpastes consumers. Data were gathered through a questionnaire which proved to be valid and reliable, so that three levels of validity were approved and Chronbach Alpha technique for reliability showed the approximate value of 0.80. Statistical softwares and regression technique were used to conduct data analysis. The research findings show that consumers of American toothpastes don’t have any boycott intention regarding the purchase of the product. Besides, three items of the marketing mix, i.e., product, price and place don’t seem to be significant to them and they see no promotion in American products. Regarding the last variable, purchase intention, they consider only brand important and the medium makes no difference to them.