عنوان مقاله :
تمايز «وجود» و «موجود» در چارچوب نظريه دلالت غيرمستقيم (با تكيه بر آراي ملاصدرا و علامه طباطبايي
عنوان فرعي :
Indirect Reference Theory on “Existence” and “Existent” Differentiation (With an Emphasis on Mulla Sadra and Allameh Tabatabaei’s Views)
پديد آورندگان :
اسدي، سياوش نويسنده دانشگاه تربيت مدرس , , اكبريان، رضا نويسنده گروه فلسفه-دانشگاه تربيت مدرس تهران Akbarian, R , سعيدي مهر، محمد نويسنده دانشيار گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرّس , , نبوي ، لطف الله نويسنده دانشيار گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس Nabavi, Lotfollah
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 0
كليدواژه :
Mulla Sadra , ملاصدرا , موجود , Allameh Tabatabaei , Existence by itself , وجود , copulative existence , دلالت غيرمستقيم , علامه طباطبايي , predication
چكيده فارسي :
اين مقاله در چارچوب نظريه دلالت غيرمستقيم به تفاوتهاي «وجود» و «موجود» ميپردازد و در پي يافتن پاسخي براي اين پرسش است كه آيا گزاره «وجود موجود است» گزارهاي تحليلي است. در اين بررسي مشخص ميشود كه در سطح واژگان، هيچ يك از دو واژه «وجود» و «موجود» شامل مفهومي زايد نسبت به ديگري نيست. همچنين زماني كه مدلول اسمي «وجود» مد نظر است، مدلولات دو واژه «وجود» و «موجود» با يكديگر اينهمان هستند. اما معاني اين دو واژه، يعني طريقه اظهار مدلولات يا روش دستيابي به آنها با يكديگر متفاوت است و به اين دليل نميتوان گزاره «وجود موجود است» را گزارهاي تحليلي دانست. اما اگر منظور از «وجود» وجود واجب باشد، معاني آنها نيز عين يكديگر خواهند بود و گزاره مورد نظر تحليلي است. به علاوه، مشخص ميشود كه معني «موجود» در ساختار فلسفي ملاصدرا متفاوت با معني آن در ساختار فلسفي علامه طباطبايي است.
چكيده لاتين :
This paper addresses the differences between the two terms, “existence” and “existent”, in the framework of “indirect reference theory” and tries to answer whether or not the proposition “Existence is existent” is an analytical one. The research shows that on the vocabulary level, none of the two has any additional presentation to the other. Also, when by “existence” we mean “nominal existence”, their two referents are the same. But, on the sense level, i.e., the mode of presentation or grasping the referent, “existence” and “existent” are different, and, so, the proposition “Existence is existent” cannot not be an analytical one. But, when “existence” refers to “the necessary existence”, the senses are the same, and the proposition is an analytic one. Moreover, we also show that the “existent” sense in Mulla Sadra’s philosophical system is different from the Tabatabaei’s one.
عنوان نشريه :
فلسفه و كلام اسلامي
عنوان نشريه :
فلسفه و كلام اسلامي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان