اثربخشي آموزش مهارت هاي زندگي در راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان نوجوانان

The effectiveness of life skills training in cognitive emotion regulation strategies of adolescents

زمينه و هدف: آموزش مهارت هاي زندگي روش موثري در جهت رشد شخصيت سالم و تامين بهداشت رواني نوجوانان است. در اين ارتباط راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان يكي از مهمترين عوامل موثر در رشد مطلوب شخصيت نوجوانان است، پژوهش حاضر با هدف تعيين اثر بخشي آموزش مهارت هاي زندگي در راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان نوجوانان شهرستان بجنورد انجام پذيرفت. مواد و روش كار: با استفاده از طرح تجربي پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل، 48 دانش آموز به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي، انتخاب و به صورت تصادفي در گروه (آزمايش و كنترل) جايگزين شدند. گروه آزمايش به مدت 10جلسه تحت آموزش مهارت هاي زندگي قرار گرفت. هر دو گروه فرم كوتاه پرسش نامه نظم جويي شناختي هيجان (گارنفسكي، كرايچ و اسپينهاون، 1390) را قبل و بعد از مداخله تكميل نمودند. يافته ها: نتايج تحليل كواريانس نشان داد كه تفاوت ميانگين‌هاي تعديل‌شده دو گروه آزمايش و كنترل در راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان از نظر آماري معنادار است. به عبارت ديگر، آموزش مهارت-هاي زندگي منجر به كاهش راهبردهاي سازش نايافته ملامت خويش، نشخوارگر ي، فاجعه سازي و ملامت ديگران و افزايش راهبردهاي سازش يافته پذيرش، تمركز مجدد مثبت، تمركز مجدد بر برنامه-ريزي، ارزيابي مجدد مثبت و ديدگاه گيري شد. نتيجه گيري: آموزش مهارت هاي زندگي از همبسته هاي اساسي راهبردهاي نظم جويي هيجان مي باشد و مي توان با طراحي مداخلات مبتني بر مهارت هاي زندگي گام هاي اساسي در توانمندسازي روان-شناختي و هيجاني نوجوانان برداشت.

Background & Objectives: The instruction of life skills is an effective way to improve the healthy personality and mental health of adolescents. In this regard, cognitive emotion regulation strategies are one of the most important factors in the favorite growth of adolescent. The current study aimed to determine the effect of life skills training in cognitive emotion regulation strategies of Bojnurd adolescents. Material & Methods: Using pre test and post test with control group experimental design 48 high school students were selected through random multi cluster sampling method and randomly assigned to control and experiment group. The experimental group received 10 sessions ʹlife skills training. Both groups completed the short form of cognitive emotion regulation questionnaire before and after the intervention. The data was analyzed by ANCOVA Results: The results showed that the difference of modified means of experimental and control groups in cognitive emotion regulation strategies is statistically significant. In the other word, life skills training led to reduction in self-blame, rumination, catastrophizing and other-blaming maladaptive strategies and increase in acceptance, positive refocusing, positive reappraisal, refocus on planning and putting into perspective adaptive strategies. Conclusion: life skills training is the basic correlates of cognitive emotion regulation strategies so it can help adolescents to improve their psychological and emotional capabilities through designing effective intervention programs