بررسي نقش امپراتوري بيزانس در به قدرت رسيدن خسرو پرويز

روابط دو حكومت قدرتمند ساساني و بيزانس در همه دوره حيات امپراتوري ساساني پر فراز و نشيب و پرحادثه بود. اگرچه اختلافات ارضي به ويژه بر سر ارمنستان و قفقاز عامل اساسي تنش ميان دو حكومت و سبب ساز جنگ هاي بي فرجام و يا قراردادهاي صلح گاه و بي گاه بود اما رقابت هاي سياسي، مذهبي و اقتصادي ميان ساسانيان و بيزانسيان كم از اختلافات ارضي نبود و هر كدام از آن ها مي توانست دو حكومت را تا آستانه جنگي ويرانگر پيش برد. همه اين ها البته سبب مي شد كه هريك از حكومت ها بسته به منافع خويش در پي كسب امتيازات مختلفي از رقيب نيرومند خود در منازعات گوناگون باشند. شورش بهرام چوبينه و فرار خسروپرويز به دربار بيزانس يكي از فرصت هاي طلايي را براي امپراتوري بيزانس فراهم كرد كه در كنار كسب امتيازات گوناگون براي اولين بار فرصت دخالت در امور داخلي ايران را نيز بدست آورد و در به تخت نشاندن پادشاهي نقش اساسي ايفا نمايد.اين مقاله قصد دارد با طرح اين سوال كه: امپراتوري بيزانس چه نقشي در روي كار آمدن خسروپرويز داشتــه است؟ به مواردي چون: قدرت گرفتن هرمزد چهارم در ايران و فراهم آمدن مقدمات شورش بهرام چوبين، اعلام پادشاهي بهرام چوبين و فرار خسروپرويز به دربار بيزانس، تعهدات خسرو به دربار بيزانس در برابر حمايت هاي مالي، نظامي امپراتور و چگونگي بازگشت خسروپرويز به تخت سلطنت ساساني بپردازد.