عنوان مقاله :
از ساختارگرايي تا پساساختارگرايي
پديد آورندگان :
حقيقت، صادق نويسنده استاديار علوم سياسي دانشگاه مفيد ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1386 شماره 51
كليدواژه :
پسامدرنيسم , ساختارگرايي , جبرگرايي , پساساختارگرايي , زبانشناسي , نشانهشناسي
چكيده فارسي :
ساختارگرايي با تكيه بر اصولي همانند كلگرايي، سعي در كشف ساختار در پس واقعيت اجتماعي، سرايت قواعد زباني به فعاليتهاي اجتماعي، حل نظامهاي فرهنگي با تقابلهاي دوگانه، بياعتنايي به تاريخ و زمان، نفي سوژهمحوري، قياسناپذيري ساختارها، مطالعه همزمان ساختارها و توجه به عمق ساختها نسبت به روساختها در دو مكتب فرانسوي (ساختارهاي زباني) و آمريكايي (ساختارهاي اجتماعي) شناخته شده است. ساختارگرايي و پساساختارگرايي در وجهه انتقادي از فاعل شناسا (سوبژه) و تاريخگرايي اشتراك دارند. در گذار از ساختارگرايي به پساساختارگرايي، كه به بياني گذار از مدرنيسم به پسامدرنيسم هم بود، ويژگيهاي زير قابل اشاره است: زبان، به عنوان يك رسانه غيرشفاف، واقعيت را شكل ميدهد، و پديدهاي اجتماعي و جايگاهي براي مبارزه سياسي تلقي ميشود، سوژهها در منشا خود اجتماعي هستند، و به نقش گفتمان و متن توجه جدي ميشود.
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 51 سال 1386
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان