سياست پژوهي پارادايم هاي مشاركتي شهروندان در مديريت محيط زيست شهري

Research policy paradigms citizen participation in urban environmental management

در طول تاريخ و در سراسر جهان به نقش‌ها، نيازها و توان‌هاي بالقوه و بالفعل شهروندان چنانكه سزاوار است نگريسته نشده؛ و به همين دليل هنگامي كه با موضوع محيط زيست رو‌به رو مي‌شويم، مشاهده مي‌شود كه شهروندان به دليل نوع وظايفشان ارتباط غيرقابل انكاري با منابع طبيعي و محيط‌زيست خود دارند و به گونه‌اي نزديك‌تر و صميمي‌تر به طبيعت گره خورده‌اند، به سبب وجود مشكلاتي چون فقر، عدم دستيابي به آموزش و آگاهي‌هاي لازم زيست محيطي و عدم مديريت، علي رغم توان‌هاي خود، نتوانسته‌اند نقش موثري را آن چنان كه شايسته آنان است ايفا نمايند. در اين مقاله به روش توصيفي- تحليلي به زمينه هاي مشاركت سازي شهروندان در مديريت زيست محيطي اشاره شده و با روش سياست پژوهي به ارايه راهكارها و سازماندهي به ارتقا ميزان مشاركت شهروندي در بهبود محيط زيست پرداخته شده است. نتايج تحقيق حاضر نشان مي دهد كه «پي آمدهاي روانشناختي شهروندان» در مديريت پشتيبان، ايجاد انگزيش و احساس «مشاركت» است كه براي شهروندان فراهم مي آيد و انان را به سمت مشاركت بيشتر سوق مي دهد. بر اين پايه مي‌توان گفت كه مشاركت يك درگيري ذهني و عاطفي شهروندان در موقعيتهاي گروهي است كه آنان را بر مي‌انگيزد تا براي دستيابي به هدفهاي گروهي ياري دهند و در مسيوليت كار شريك شوند. لذا؛ «مديريت مشاركتي زيست محيطي» به سه اقتضا وابسته است: «ساختار، جهت گيري و فراگرد»؛ بدين معني كه هرگاه مشاركتِ انجمن مردم نهاد محلي برخي ويژگي‌هاي هوادار را در قالب ساختار سازماني در مديريت زيست محيطي،‌ جهت گيري مديران و شهروندان نسبت به مقوله محيط زيست، فراگرد مشاركت واقعي و فراگردهاي تصميم گيري در زمينه زيست بوم شهري بايد به كار گيرند را، آشكار سازند، احتمال كاميابي در زمينه بهبود و ارتقا سطح كيفي محيط زيست فزوني خواهد يافت. در عين حال، در حيطه‌ شناسايي عوامل گرايشي، برخي متغيرهاي مستقل موثر در ايجاد حس مشاركت شهروندان در مديريت زيست محيطي عبارتند از: درآمد، تحصيلات، نژاد، شغل، جنسيت، سن، وضعيت تاهل، كسب پاداش و رضايت، مذهب و ايديولوژي، استفاده از رسانه ها، پايگاه اجتماعي- اقتصادي، آگاهي اجتماعي و دسترسي به اطلاعات، سنت گرايي و سرنوشت گرايي، ويژگي هاي شخصيتي.

Throughout history and around the world, roles, needs and potential and actual capacities as worthy citizens are not considered. There is an undeniable connection with the duties of citizens because of their natural resources and the environment; and so closely tied to nature. Because of problems such as poverty, lack of access to education and environmental awareness and the need to manage, despite their power, they are able to play an important role in the proper way. The analytical methods of citizen participation in environmental management are discussed. Research and policy analysis to provide solutions and organized to promote citizen participation in environmental improvement are discussed. Our results show that the "psychological consequences of citizensʹ manage backup, creating and feel" Partnership "which provides for citizens, and they will lead to more participation. On this basis we can say that the contributions of a mental and emotional involvement of citizens in group situations that infuriate them to achieve the goals of the group help. And responsibilities are shared. "Participatory Environmental Management" is three demands: "Structure and process orientation." This means that if the participation of local civil society in the form of pro features of the organizational structure of environmental management to the administrators of people to the issues of environment in ecosystem decision processes real participation process should operate urban reveal. Likelihood of success in improving and enhancing the quality of the environment will increase.