بررسي مقايسهاي استرتژي انرژي چين و ايالات متحده آمريكا و تاثيرآن بر جايگاه خليج فارس

Comparison of Energy Strategy between China and theUnited States And its Impact on the Persian Gulf

ايالاتمتحده آمريكا به عنوان تنها قدرت بزرگ برجاي مانده از دوران پس از جنگ جهاني دوم و جنگ سرد؛ همواره تلاش داشته است هژموني خود را در جهان تثبيت نموده و ديگران را وادار به تسليم و پذيرش نظم موردنظر خود سازد. از اين روي رشد و توسعه اقتصادي و كنت رل منابع انرژي جهان بهويژه منابع موجود در منطقه خليج فارس نيز از ملزومات تثبيت و ابقاي هژموني اين كشور در جهان محسوب ميشود. از سوي ديگر، با توجه به اينكه اين عرصه مي تواند به گونهاي باشد كه در صورت ايجاد ناامني در اين منطقه هژموني اين كشور با چالش مواجه گردد، لذا چندين دهه است كه اين كشور استراتژي خود را بر كاهش وابستگي به واردات انرژي معطوف ساخته است. چين نيز از جمله قدرتهاي بزرگي است كه تلاش دارد جايگاه خود را در عرصه جهاني ارتقا بخشد و از اين رهگذر مسيري كه مورد انتخاب رهبران چين واقع شده است، رشد اقتصادي است كه اين امر به نوبه خود وابستگي اين كشور به منابع انرژي خليج فارس را رقم ميزند. بدين ترتيب آنچه كه براي چين حايز اهميت ميباشد، امنيت عرضه انرژي است، اما اينكه استراتژيهاي متفاوت اين دو كشور چه تاثيري بر خليج فارس خواهد گذاشت، سوالي است كه اين نوشتار به بررسي آن خواهد پرداخت.