ظرفيت الگوسازي انقلاب اسلامي ايران به انقلاب هاي اخير در منطقه خاورميانه

وقوع انقلاب اسلامي در ايران معادلات جديدي در نظام بين الملل با محوريت دين و ارزش هاي انساني به وجود آورده به گونه اي كه تحولات و روندهاي جهاني و منطقه اي همواره تحت تاثير اصول و ارزش هاي آن قرارگرفته است. آنچه امروز به نظر مي رسد اين واقعيت است كه انقلاب اسلامي ايران يكي از عوامل مهم و تاثيرگذار در پيشبرد روند بيداري مسلمانان و افزايش‏ فعاليت هاي موثر اسلامي در جوامع مسلمانان بوده است. اين تاثيرگذاري در وقايع سياسي اخير در منطقه و جهان كه حاكي از شكل گيري خيزش رو به تكامل در جهت بيداري اسلامي و رشد حركت هاي آزاديخواهانه نزد بسياري از ملل جهان است، نمود دارد و حاكي از تمايل به بازگشت به سياست هاي عدالت خواهانه و نفي نظام هاي سيطره جويانه و سلطه طلب است. اين جريان اصيل نشان مي دهد تحول جديدي كه در بستري از حركت هاي سياسي و اجتماعي شكل گرفته، ملهم از عدالت خواهي انقلاب اسلامي است كه استثمار و استعمار را در همه اشكال آن نفي و بشريت تشنه ي معنويت را سيراب مي كند. بر اين اساس، وقوع انقلاب هاي مردمي در خاورميانه و شمال افريقا، ظرفيت هاي جديدي براي تاثيرگذاري انقلاب اسلامي ايران بر روندهاي منطقه اي ايجاد كرده و توانسته تا حدود زيادي بر جهت گيري انقلاب هاي اخير تاثير بگذارد. اين پژوهش با يك بررسي دقيق و موشكافانه سعي در شناسايي ظرفيت هاي تاثيرپذيري اين انقلاب ها از الگو و ارزش هاي انقلاب اسلامي ايران با توجه به تشابهات ديني ـ فرهنگي و همچنين اهداف و زمينه هاي شكل گيري انقلاب اسلامي ايران با انقلاب هاي عربي اخير در منطقه دارد. سوال اصلي كه در اينجا مطرح مي-شود اين است كه انقلاب اسلامي ايران با توجه به زمينه هاي تاريخي و اهداف مشترك با خيزش هاي اخير در منطقه تا چه حد مي-تواند خود را به عنوان الگوي ظرفيت ساز در كشورهاي عربي مطرح نمايد؟ با توجه به چنين پيشينه نظري مي توان گفت كه زمينه هاي تاريخي و اهداف مشترك انقلاب اسلامي ايران با انقلاب هاي اخير در خاورميانه كه مبتني بر گفتمان هاي دين محور، عدالت محور و سلطه ستيزانه مي باشد، محورهايي است كه انقلاب اسلامي ايران مي-تواند بواسطه آن موجب الگودهي به انقلاب هاي اخير در خاورميانه شود. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي و بهره مندي از منابع كتابخانه اي و اينترنتي انجام شده است.