بررسي عوامل حياتي موفقيت صنايع توليدي با استفاده از راهبرد دانشي مطالعه موردي : صنعت قطعه سازي خودرو

حضور در بازارهاي رقابتي، حاصل از جهاني شدن تجارت، تنها با به كارگيري راهبردي متناسب با شرايط به شدت پوياي بازار، در كسب مزيت رقابتي نسبت به رقبا و تلاش براي حفظ آن، امكان پذير خواهد بود. در اين خصوص، لازم است كه سازمان ها با مجهز شدن به دانش روز، خود را براي مقابله با هرگونه تغييري آماده كنند. امروزه در جهان، تفكر راهبردي، دانش را به عنوان مهم ترين منبع راهبردي و يادگيري را به عنوان مهم ترين قابليت راهبردي براي كسب و كار، در نظر مي گيرد. مديران، به منظور كسب مزيت رقابتي براي سازمان هايشان و تحقق ماندگاري در بازار رقابتي كسب و كار، به اين نتيجه رسيده اند كه بايد با به كارگيري سرمايه فكري كاركنان خود، سازمان را مديريت كنند. براي اين منظور، بسياري از سازمان ها، طيف وسيعي از برنامه ها و پروژه هاي مديريت دانش را به كار گرفته اند. با اين كه بسياري از اين طرح ها، از جمله مديريت سرمايه هاي فكري و مديريت دانش، مورد توجه قرار گرفته اند، اما در كمتر سازماني، اين طرح ها به عنوان نوعي راهبرد كسب و كار، در نظر گرفته مي شوند. با توجه به ويژگي هايي كه دانش و يادگيري با خود به همراه دارند، مانند: كسب آنها در طول زمان و غير قابل تقليد بودن آنها براي سازمان هاي رقيب، لازم است كه به دانش با ديدي كلان تر، نگاه كرد. بسياري از محققان بر اين باورند كه مزيت راهبردي اي كه مديريت دانش با خود براي سازمان به همراه مي آورد، مي تواند باعث كسب اطلاعات لازم درباره رقبا، قبل از ورود آنها به عرصه كسب و كار، شود. \r\nدر همين راستا، در كشور ما نيز سازمان ها، نبايد از ساير شركت هاي فعال دنيا، عقب بمانند و با توجه به اين كه در آينده اي نه چندان دور، ايران وارد عرصه تجارت جهاني WTO، مي شود لازم است كه تمام سازمان ها، به خصوص شركت هاي خصوصي، براي حضور در اين عرصه و ماندگاري طولاني در اين بازار، آماده شوند كه اين نيز تنها با يك برنامه ريزي صحيح و بر اساس شناخت توانمندي هاي سازمان، شرايط محيط بازار و تحولات فن آوارنه و دانش روز، محقق مي شود. مدل تجزيه و تحليل SWOT سنتي، يكي از ابزارهايي است كه كمك شاياني به سازمان ها، براي شناسايي وضعيت كنوني خود از طريق آگاهي از امكانات، فرصت ها و تهديدهاي محيطي، مي كند كه به عنوان پايه و اساس لازم، براي همه سازمان ها، محسوب مي شود. پس از شناسايي وضعيت كنوني سازمان، از طريق نظام مديريت دانش، پايگاه هاي دانشي و حوزه هاي دانشي درون سازمان، به كمك الگوي KSWOT، نقاط ضعف و قوت، بر اساس ديدگاه دانش بنيان، براي سازمان، مشخص مي شود.\r\nدر اين مقاله، سعي شده است تا پس از مرور ادبيات و بررسي مباني نظري برنامه ريزي راهبردي به صورت عام و برنامه ريزي راهبردي از طريق الگوي KSWOT به صورت خاص و همچنين با شناسايي عوامل حياتي موفقيت سازمان با كمك ماتريس هاي ارزيابي عوامل داخلي و خارجي از ديدگاه دانشي، مدلي طراحي شود كه با استفاده از آن، بتوان، موقعيت فعلي شركت مورد بررسي در صنعت قطعه سازي خودرو را تعيين كرد و راهبرد دانشي مناسبي را به اين سازمان ارايه كرد.