تبيين ظرفيت و فرهنگ كارآفرينانه در دانشگاه علوم پزشكي بابل از طريق روش تحليل فازي

Explanation of Entrepreneurial Capacity and Culture in Babol University of Medical Science through Fuzzy Analysis Method

مقدمه: در سطح جهان، نظام علم اغلب كشورها در پاسخ گويي به نياز فزاينده اجتماعي و اقتصادي به دانش و فن آوري در حال تغيير و تحول هستند. نظريه دانشگاه كارآفرين يكي از مدل‌هاي مطرح شده براي تبيين چهره جديد و متحول شده‌ي دانشگاه‌ها است. در واقع هدف از پژوهش حاضر تبيين ظرفيت و فرهنگ كارآفرينانه و مولفه‌هاي آن در دانشگاه علوم پزشكي بابل از طريق روش تحليل فازي است. روش‌ها: پژوهش توصيفي است. جامعه آماري اين تحقيق شامل اساتيد، متخصصين كارآفريني دانشگاهي و مسوولين دانشگاه علوم پزشكي بابل در سال 1392 بود. در تحقيق حاضر، پرسشنامه دانشگاه كارآفرين گيب پس ازتاييد روايي و پايايي آن مورد استفاده قرار گرفت، به منظور تجزيه و تحليل داده‌ها از روش تحليل فازي استفاده شد. نتايج: ظرفيت و فرهنگ كارآفرينانه در دانشگاه، شامل: مولفه‌هاي چشم‌انداز، ماموريت و استراتژي دانشگاه، حاكميت و اداره‌ي دانشگاه، ساختار و طرح سازماني، چندرشته‌اي، فرارشته‌اي، قدرت نفوذ و استفاده از منابع متنوع، مديريت ذي‌نفعان و ارزش‌هاي جامعه، دانش‌آموختگان، انتقال دانش، مركز رُشد، تامين مالي مخاطرات در شركت‌هاي مشتق از دانشگاه، بين‌المللي‌سازي، و در نهايت، آموزش كارآفرينانه، در سطح نامناسبي قرار دارند. نتيجه‌گيري: در مسير تبديل شدن دانشگاه‌ها به يك دانشگاه كارآفرين به خصوص در دانشگاه‌هاي علوم پزشكي، لازم است كه آن‌ها در ابعاد ساختاري، مديريتي و فرهنگي خود را متحول ساخته و با گسترش زيرساخت‌هاي مورد نياز، زمينه را براي ايفاي كاركردهاي جديد فراهم سازند.

Introduction: Science systems are changing worldwide in response to increasing social and economic needs for knowledge and technology. Entrepreneurial university theory is a model for explaining the new transformed face of universities. The main purpose of present study was to explain the entrepreneurial capacity and culture in Babol University of Medical Sciences through Fuzzy Analysis Method. Methods: This was a descriptive study. The statistical population consisted of faculty members, university entrepreneurship specialists and administrators of Babol University of Medical Sciences in 2013. Gibb`s Entrepreneurial University questionnaire, after verifying its validity and reliability was used to collect data. The data were analyzed using fuzzy analysis method. Results: The findings showed that the status of entrepreneurial culture and capacity in Babol University of Medical Sciences was inappropriate. This included vision, mission and strategy of university, governance and administration, structure and organizational design, multidisciplinary and transdisciplinary, leverage and employing various resources; public values and stakeholders management; alumni; knowledge transfer; Incubation center, venture funding in university spin-off companies, internationalization, and entrepreneurial education. Conclusion: On the path toward becoming an entrepreneurial university, especially for universities of medical sciences, it is necessary that universities go through substantial changes in terms of structural, managerial, and cultural dimensions, and pave the way to serve new functions by developing necessary infrastructures.