بررسي تاثير همسويي راهبردهاي تجاري و منابع انساني بر شاخص هاي عملكردي كليدي مالي و رضايت كاركنان

Appraisal of the Effects of Strategic Trade Parallelism and Human Resource on Financial Key Performance and Employees’ Satisfaction

امروزه ایجاد همسویی و تناسب میان راهبردهای مدیریت منابع انسانی با راهبردهای تجاری سازمان، موضوعی است كه به‌عنوان یكی از مهم‌ترین مؤلفه‌های مؤثر در بهبود عملكرد سازمان‌ها مطرح است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر راهبردهای تجاری و منابع انسانی و همسویی آنها بر شاخص‌های عملكردی كلیدی مالی و رضایت كاركنان انجام گردید و در آن شش فرضیه‌ی اصلی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، كاربردی و از نظر شیوه‌ی پژوهش، توصیفی‌پیمایشی به‌شمار می‌رود. برای سنجش متغیرهای مورد نظر، از دو پرسش‌نامهباطیف پنج‌گزینه‌ایلیكرت كه در مجموع شامل 75 سؤالبود،استفادهشد. جامعه‌ی آماری پژوهش حاضر، شركت‌های تابعه‌‌ی سازمان ملی صنایع مس ایران بود و پرسش‌نامه‌های پژوهش میان 118 نفر از مدیران و معاونان و367 تن از كاركنان این شركت‌ها توزیع گردید. نتایج پژوهش، تأثیر مثبت انواع راهبردهای منابع انسانی و تجاری را بر شاخص‌های عملكردی كلیدی مالی و رضایت كاركنان و عدم تأثیر همسویی این راهبردها را بر متغیرهای مورد نظر نشان داد.

Parallelism and symmetry between human resource management strategies and those of trade organization trade are considered as important factors affecting the improvement of the organizations’ performance. This research is intended to assess the effects of strategic trade parallelism and human resource on financial key performance and employees’ satisfaction. This applied research follows a descriptive survey method using two questionnaires containing 75 questions in Likert scale for assessing the variables. Research population contained companies of Copper Industry Organization of Iran.  The questionnaires were filled in by 118 managers and 367 employees. The results indicated that the different types of human resource and trade strategies are affect key performance indicators and job satisfaction. Parallelism of these strategies turned out to have no effect on these variables.