نگرشي به تغيير از منظر آموزه هاي اسلامي و رابطه آن با آمادگي كاركنان براي تغيير

تغيير از الزاماتي است كه سازمان هاي امروز با آن مواجه هستند. از اين رو آمادگي كاركنان براي اجراي تغييرات براي سازمان ها اهميت قابل توجهي دارد. در اين پژوهش قصد بر اين است تا دريابيم كه آيا آموزه ها و يا اعتقادات مذهبي اسلام افراد را در برابر تغيير مقاوم مي نمايد يا مستعد؟ بدين جهت با مراجعه به متون اسلامي ( قرآن و نهج البلاغه) و به روايت صاحبنظران، عوامل تاثيرگذار بر نگرش كاركنان نسبت به تغيير با استفاده از روش تحقيق كيفي داده بنياد شناسايي شد و در حدود 280 كد در رابطه با نگرش نسبت به تغيير از اين متون استخراج گرديد كه پس از تقليل داده ها و دسته بندي آنها در نهايت تعداد هفت مفهوم به عنوان متغيرهاي مدل نگرش نسبت به تغيير بر اساس آموزه هاي اسلامي به دست آمد و به تاييد خبرگان رسيد. سپس از طريق روش تحقيق كمي و مدلسازي معادلات ساختاري، به بررسي رابطه متغيرهاي اين مدل با آمادگي كاركنان براي تغييرات سازماني پرداخته شد. بدين منظور پرسشنامه اي ميان يك نمونه تصادفي 130 نفره از كاركنان چهار شعبه تامين اجتماعي شهر تهران توزيع گرديد. تحليل داده ها نشان داد كه تمامي متغيرهاي اين مدل با آمادگي كاركنان براي تغيير سازماني رابطه مثبت و معنادار دارند. از ميان اين متغيرها، متغيرهاي اميدواري و تمايل به رشد و كمال به ترتيب بيشترين رابطه و متغيرهاي برنامه ريزي و طلب علم، كمترين رابطه را با آمادگي تغيير داشتند.