تجزيه و تحليل محدوديت هاي تكنيكي موثر بر نارضايتي كاربران سيستم هاي مديريت دانش

بسياري از سازمان ها به منظور بهره گيري از منافع سيستم هاي مديريت دانش، اين سيستم ها را به عنوان يك روش سيستماتيك براي به كارگيري فناوري اطلاعات در مديريت دانش استفاده مي نمايند تا قدرت رقابتي و كارايي شان افزايش يابد. به هرحال محدوديت هايي در دستيابي به اهداف اين سيستم ها وجود دارد كه منجر به عدم استفاده كامل از مزاياي بالقوه اين سيستم ها مي گردد. مقاله حاضر به شناسايي محدوديت هاي موثر بر ناخشنودي كاربران در خلال يك مطالعه پيمايشي در سازمان هاي بهره بردار اين سيستم مي پردازد. اين عوامل به سه دسته محدوديت-هاي كيفيت سيستم، كيفيت دانش و كيفيت خدمات دسته بندي شده و مدل مفهومي تحقيق ارائه مي گردد. براي جمع آوري داده هاي مربوط به مدل ساختاري از پرسشنامه استفاده گرديد و سپس جهت تجزيه وتحليل داده ها از نرم افزارWarp PLS استفاده شد. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه محدوديت كيفيت دانش به صورت آماري مهم ترين فاكتور موثر بر روي ناخشنودي كاربران مي باشد و بعد از آن محدوديت كيفيت خدمات و كيفيت دانش به ترتيب جايگاه دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند.