بررسي عدم تقارن در ادوار تجاري ايران و نقش تكانه هاي نفتي در ايجاد آن

Asymmetric Effects of Oil Shocks on Business Cycles in Iranʹʹs Economy

بررسي موضوع تقارن و يا عدم تقارن ادوار تجاري هم از لحاظ مباني نظري الگوهاي چرخه هاي اقتصادي و هم به لحاظ كارايي پيش بيني الگو هاي خطي و نيز در تدوين سياست گذاري ها، بسيار حايز اهميت است. در اين تحقيق تقارن در ادوار تجاري ايران بررسي خواهد شد. براي اين منظور از داده هاي ساليانه طي دوره ي 1386-1338، استفاده شده است. نتايج بدست آمده از روش هاي ناپارامتري همچون آزمون دو نمونه-اي كولموگرف-اسميرنوف و آزمون جمعي-رتبه اي ويلكاكسون و ديگر روش ها همچون ديلانگ و سامرز، نفتچي، سيشل وجود عدم تقارن در ادوار تجاري را تاييد نمي كند. تنها براساس روش گالگاتي مي توان عدم تقارن در ادوار تجاري را تاحدودي مشاهده كرد. در پايان نيز با استفاده از مدل لوجيت اين فرضيه كه آيا تكانه هاي نفتي عدم تقارن احتمالي را در ادوار تجاري توضيح مي دهند، مورد بررسي قرار مي گيرد. نتايج بدست آمده اين فرضيه را تاييد مي كند.

The importance of oil revenue in Iranʹs economy and its effect on business cycles is an undeniable issue. Oil revenue is a critical factor in Iranʹs economy and affects GDP to a great extent. Oil and Gas sector is not only an influential economic activity per se, but also an important source of financing other sectors in Iranʹs economy. In this paper, we try to examine asymmetrical effects of oil shocks on business cycles. Whether an equal increase and decrease in oil revenues have neutral effect on business cycles, is the main question to be addressed here. To undertake this research, annual data of 1959-2007 time periods has been used. The findings display that the business cycles response to oil shocks is asymmetric, meaning that negative shocks dominate positive shocks.