تاثير باكتريهاي محرك رشد گياه و قارچ ميكوريزا بر ظهور گياهچه، استقرار و رشد اوليه دو اكوتيپ گياه يونجه در شرايط تنش شوري

The effect of plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) and mycorrhizal fungi on seedling emergence, early establishment and growth of two ecotypes alfalfa (Medicago sative) under salinity stress

به منظور ارزيابي تاثير باكتريهاي محرك رشد گياه و قارچ ميكوريزا بر ظهور گياهچه، استقرار و رشد اوليه يونجه در شرايط تنش شوري، آزمايشي در تابستان 1390 در گلخانه گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشكده علوم و مهندسي زراعي پرديس كشاورزي و منابعطبيعي دانشگاه تهران ب ه صورت ،(S فاكتوريل اجرا گرديد. تيمارهاي آزمايشي شامل سه سطح تنش شوري شامل شاهد (بدون تنش) ( 0 ميليمولار نمك كلريد سديم، دو اكوتيپ يونجه (بمي و يزدي) و يازده پيشتيمار (S2) و 120 (S1) 60 مختلف باكتريايي و ميكوريزا بود. سطوح پيشتيمار زيستي شامل شاهد (بدون باك تري)، ازتوباكتر كروكوكوم، آزوسپريليوم ليپوفروم، سودوموناس فلورسنت، سينو ريزوبيوم مليلوتي و قارچ ميكوريزا (گلوموس موسايي) بهصورت منفرد و به صورت تركيب دوتايي ريزوبيوم با هريك از جنس هاي باكتريايي و قارچ ميكوريزا و نيز تلفيقي از كليه تيمارهاي زيستي بود كه در مجموع يازده سطح پيشتيمار مختلف باكتريايي و ميكوريزا را تشكيل داد. صفات مورد ارزيابي در اين تحقيق شامل ظهور گياهچه، سرعت ظهور گياهچه، ارتفاع بوته و وزن خشك ريشه و شاخساره بود. اعمال تنش شوري منجر به كاهش معنيدار ظهور گياهچه، سرعت ظهور گياهچه و رشد گرديد كه اين روند نزولي در تيمار شاهد (عدم پيش تيمار بذر) بيشتر بود. به كارگيري پيش تيمار زيستي به ويژه تيمار منفرد سودوموناس و تيمار تلفيقي نقش برجستهاي در كاهش اثرات منفي شوري بر صفات مورد ارزيابي داشتند. با توجه به نتايج بدست آمده در اين تحقيق به نظر ميرسد باكترهاي محرك رشد گياه و قارچ ميكوريزا به واسطه بهبود جذب آب و عناصرغذايي در گياه در شرايط تنش، موجب حفظ رشد گياه در هنگام مواجه با تنش شوري ميگردند.

In order to study the effects of growth promoting bacteria (GPR) and mycorrhizal fungi on seedling emergence, establishment and growth of two ecotypes alfalfa under salinity stress condition, an experiment was conducted in greenhouse of college of agriculture and natural resources, University of Tehran in summer 2011. The experiment was arranged as a factorial with three replications. Experimental treatments including: three levels of salinity stress (0 (S0), 60 (S1) and 120 (S2) ?m), two levels of alfalfa cultivars (Bami and Yazdi) and eleven levels of Bio-treatments. The bio-treatments were four growth promoting rhizobacteria (Azetobacter, Azospirillum, Pseudomonas and Sinorhizobium meliloti) along with mycorrhiza in single form, four different double integrated forms of Sinorhizobium meliloti with other bio- treatments as well as a quintuplet form of all bio- treatments. The results indicated that applying salt stress significantly decreased seedling emergence, establishment and alfalfa biomass. The descending trend in control treatment was more than that of treated seeds. Appling bacterial priming especially pseudomonas priming and compiled treatments played an important role in moderating the negative effects of salinity on measured traits. With respect to the results of this study, it seems that plant growth promoting bacteria and mycorrhiza by an improvement in water and nutrient absorption, improve plant growth in salinity stress condition.