عنوان مقاله :
تبيين جامعهشناختي نقش نيروهاي اجتماعي و اقتصادي در وقوع انقلاب اسلامي ايران براساس نظريه بهرسميتشناسي هونث
عنوان فرعي :
Social and Economical Analysis of the Islamic Revolution of Iran According to the Recocnition Theory of Honneth
پديد آورندگان :
محمدي، نعيما نويسنده استاديار، گروه علوم اجتماعي، دانشگاه شهيدباهنر كرمان، كرمان، ايران Mohammadi, N.
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 0
كليدواژه :
انكار , بيعدالتي اجتماعي , تحقير اجتماعي , اختلال در بهرسميتشناسي , انقلاب اسلامي ايران
چكيده فارسي :
در مقاله حاضر با استفاده از روش تاريخي و تكنيك تحليل فرايند، به آزمون نظريه هونث در زمينه تحليل نقش نيروهاي اجتماعي- اقتصادي در وقوع انقلاب اسلامي ايران طي دهههاي چهل و پنجاه پرداختهايم. تحقق انقلاب ايران با توجه به اين رويكرد نظري، به ناكامي شاه در اجراي برنامه مدرنيزاسيون برميگردد كه داراي ابعاد سكولاريسم، ناسيوناليسم و كاپيتاليسم بود. تحليل دادههاي تاريخي با توجه به اين نظريه نشان ميدهد همزمان با احساس تحقير، اختلال در بهرسميتشناسي و انكار و بيعدالتي توسط برخي نيروهاي اجتماعي، تحولي اساسي در رويكرد حوزه علميه به سياست شكل گرفت. گرايش روحانيون بهسمت جامعهپذيريِ استحالهگرايانه اين امكان را فراهم آورد تا آنان بتوانند بهشكل موثري طبقات اجتماعي مختلف را عليه رژيم شاه بسيج كنند. روحانيون درنتيجه اجراي طرح سكولاريسم در زمره گروههايي قرار گرفتند كه تحقير شده بودند. احزاب سياسي و ناراضيانِ طبقه متوسط شهري اعم از دانشگاهيان، نويسندگان و روشنفكران چپ بهدليل تاكيد رژيم بر ناسيوناليسم شاهنشاهي دچار اختلال در بهرسميتشناسي شدند. انگيزه براندازي رژيم براي اين گروه از نيروها بيشتر وجه اجتماعي داشت؛ اما انقلاب اسلامي در ايران تابع نقش نيروهاي اقتصادي نيز بود. بازاريان سنتي، مهاجران و حاشيهنشينان شهري بازندگان طرح مدرنيزاسيون بودند. اين گروه برنامه كاپيتاليسم شاه را ناعادلانه و به ضرر خود ميدانستند؛ به همين دليل با پيوستن به ايتلاف روحانيون، انقلاب 1357 در ايران بهوقوع پيوست. براساس نتايج اين تحقيق، بهرسميتشناسي يكي از مهمترين عوامل ايجاد گروههاي ناراضي است كه امكان بسيج تودهها را عليه قدرت فراهم ميكند.
چكيده لاتين :
In this paper, to test the theory of Honneth, historical methods and analysis technique were used. The analysis of socio-economic forces during the 40s and 50 in the Islamic Revolution of Iran showed that Shah failed in the modernization program involved: secularism, nationalism and capitalism. Along with feeling humiliated, mis-recognition, denial and injustice by some social forces, established a major change in the approach to policy seminary. Clergymen showed a tendency to transformed orientation, and different social classes were mobilized against the regime. They felt humiliatly because of the modernization project. Because of the regime’s emphasis on nationalism, political parties and different urban middle classes including academics, writers and intellectuals felt mis- recocgnition. All of these resons led to increasing the motivation of clergymen to join the revelution. But also the economic forces played a effective role to the victory of the Islamic Revolut ion in Iran. Traditional merchants, immigrants and poor people were the losers of the modernization project. Capitalism was unfaid and detrimental to them.They also joined the coalition. Based on these results, the recognition is one of the main causes of masses, mobalization against the regime.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
عنوان نشريه :
جامعه شناسي تاريخي
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان